اهـورا

 






17 November, 2004

در سرزمين قد كوتاهان
………………………
حرف هايي به بهانه ي تئاتر " من از كجا عشق از كجا " به روايت و كارگرداني پري صابري – تئاتر شهر آبان و آذر 83

سال 77 يا 78 بود انگار، مزدك اخوان ثالث پيام آورد پري صابري كه مدت ها است در پي اجراي تئاتري درباره ي زندگي فروغ فرخزاد است به دنبال شخصي مي گردد كه توانائي اجراي نقش و خواندن اشعار فروغ را داشته باشد و من هم دست دوستي را در دست رابط گذاشتم و او هم همان دستها را در دستان خانم صابري و ديگر خبري نيامد تا اينكه گفتند اجازه ي اجراي آن كار داده نشده و بعدها آن دوست را در كارهاي ديگر پري صابري از جمله رستم و سهراب ديدم و ماجراي فروغ به فراموشي سپرده شد.
اين روزها كه مجددا خبر به صحنه رفتن " من از كجا عشق از كجا" تئاتري بر اساس زندگي فروغ را شنيدم با توجه به پيش زمينه ي قبلي و شناخت و توقع ام از پري صابري بي صبرانه و مشتاق راهي تئاتر شهر شدم ، اما...

*اينكه بعد از همه ي اين سالها به نام فروغ فرخزاد بانوي شعر معاصر و به قول مهدي اخوان ثالث" پريشا دخت شعر فارسي "نمايش اجازه كار گرفته است را به فال نيك بايد گرفت. حضور فروغ بر روي صحنه ي تئاتر جمهوري اسلامي واقعه اي است كه نبايد آن را دست كم گرفت. آنهايي كه به واقع گاه و گداري دستي بر آتش دارند مي دانند پري صابري با كشاندن نام فروغ به تئاتر شهر چه كار ارزنده اي انجام داد حتي اگر به باور من اين تئاتر تنها يك بازيگر داشت و آن هم نسيم ادبي بازيگر نقش فروغ بود و حتي اگر فقط او مي آمد و فقط شعر هاي فروغ را دكلمه مي كرد و مي رفت. حتي همين كار هم اتفاق كوچكي نبود كه خانم صابري از عهده ي آن بر آمد.
انصافا هم شخصيت سازي فروغ خوب از آب در آمده بود و استفاده از كلاه گيس به جاي رو سري هاي گره زده كه اين سالها شاهد آن هستيم نيز در باور شخصيت فروغ در ذهن مخاطب تاثير خوبي داشت.

*راستش را بخواهيد آنقدر حرف براي گفتن دارم كه نمي دانم از كجا بايد آغاز كنم. به نظر مي رسد عليرغم گذشت اين سالها و حرف هايي كه در باره اجراي اينكار شنيده بودم گروه پري صابري زمان زيادي براي تمرين و اجراي اينكار نگذاشته بودند. بازي بازيگران تصنعي خصوصا در حركات گروهي و يك فرم فاقد هماهنگي لازم بود و در اكثر موارد حركات تاخيري و نا هماهنگي ساختار اجراي گروهي را از شكل متحد و و واحد خارج مي كرد و مشخص نبود قرار است به زندگي فروغ پرداخته شود يا به شخصيت هنري و يا به خوانش كارگردان از فروغ و اين نداشتن تمركز نمايش را به كلكسيون بي در و پيكري تبديل كرده بود كه در آخر ديگر شكل كارناوال به خود گرفت!

*با تمام احترامي كه براي پري صابري قائلم بايد گفت كه متاسفانه او در اين نمايش نشان داد توان پرداختن به شخصيت معما گونه ي فروغ را ندارد همان طوريكه خيلي از هم نسلهاي وي و نسل هاي بعدي هم نداشتند و شايد بتوان گفت اگر آن پري كوچك غمگين زنده بود با ديدن اين نمايش غمگين تر دلش را در آن ني لبك چوبي مي نواخت حتي اگر صابري دوست صميمي و رفيق گرمابه و گلستان فروغ بوده باشد.
سالهاست پيرامون شخصيت فروغ آنقدر حرف هاي خاله زنكي و برخورد هاي عوامانه شنيده و ديده ايم كه ديگر تكرار صد باره اين اين حرف ها آنهم از طرف پري صابري تنها خنده اي بر لبهامان نشاند. حرف هاي همان مقدمه و موخره نويسان بر مجموعه هاي فروغ ، حرف هاي به درد نخور و آه و ناله هاي آبكي كه درد فروغ را تنها در ازدواج و طلاق با پرويز شاپور ديدند يا نديدن پسر و يا عشق به گلستان.... آن شخصيت ديو مانندي كه پري صابري از شوهر فروغ نشان داد ( پرويز شاپور) كه فقط كم مانده فحش و نفريني نثار او كند و آن مرد بلند بالا و خوش حركاتي كه از معشوق او به نمايش گذاشت ( ابراهيم گلستان ) مضحكه اي از شخصيت معما مانند فروغ بوجود آورد كه تنها همين را كم داشت كه ميان تكه حرف هاي فروغ در مورد اشتباهات و خطاهايي كه كرده معشوق او با آن قد رشيد و چنين و چنان كه خودتان بهتر مي دانيد مي آيد و داد مي زند ( البته با اشك و آه و ناله و كلي درد آ لود ) كه : بر او ببخشاييد !!! ظاهرا پري صابري مامور گرفتن طلب بخشايش فروغ فرخزاد شده بودند و يا به هر دليلي فروغ بايد به خطاها و اشتباهات گذشته اعتراف مي كرد و از حضار محترم عذر خواهي مي كرد كه چون عمر خود كفاف اين ندامت رانداده بود خانم صابري با آوردن فروغ مجازي قبول زحمت نمودند واز تمام بازماندگان و رفتگان طلب بخشايش كردند.

*پري صابري در اين نمايش همچنين دوست داران فروغ و خوانندگان حرفه اي شعر را متقاعد كرد كه شناخت خوبي از شعر معاصر ايران خصوصا شعر نو و پتانسيلهاي نهفته ي كلامي و آوايي آن ندارد. هنوز صداي فروغ فرخزاد با آن حزن زيباي زنانه در اذهان عمومي شعله مي كشد و اين در حالي است كه متاسفانه گروه پري صابري اشعار زيبا ي فروغ را يا تبديل به آه و ناله و اشك و گريه و ماتم كردند و يا دلقك بازي حسين محب اهري با دايره زنگي و اجراي جلف اشعاري مانند آن روزها رفتند و يا اجراي گروهي نا منسجم كه در فراز و فرود هاي آوايي خارج خواني همسرايان كامل مشهود بود.
حتي آواز تك خوان گروه ( علي مينو سپهر ) با تمام زيبايي صد ا انتخاب آوازي خوبي نبود و نتوانست آن اوج و فرودهاي نهفته در اشعار فروغ فرخزاد را به نمايش بگذارد و بيشتر اشعار فروغ را تبديل به نوحه و ماتم كرد كه گاهي نيز چهچه اي از آن ميان به گوش مي رسيد و دست آخر هم كه مرشد بازي حاج رضا كسرايي و كارناوال گروه با آن رقص هاي مسخره و تكنو و باباكرم و غيره و ذالك تماشگر را متقاعد كرد كه در تمام طول مدت نمايش اين تئاتر كش دار و بلند آرزو به دل خواهد ماند كه حتي يك شعر درست از فروغ فرخزاد خوانده شود كه اجرا با خوانش همبستگي و جان كلام فروغ بيان شود.

*اي كاش پري صابري دست از معرفي ! فروغ با اين سبك و اجرا بر مي داشت و تنها به پرداختن به نمايشي بر اساس شعري از فروغ بسنده مي نمود . كاري مانند اجراي شعر علي كوچيكه كه با تمام در هم كاري باز از مابقي اين نمايش بهتر بود و حد اقل مي شود گفت كه اين خوانش صابري است از شعر فروغ نه ساختن شخصيت ديگر از فروغ فر خزاد.

*درمورد طراحي صحنه، نور پردازي و حركت نور، طراحي لباس و دكور هاي گردان كه به نظر من بيشتر به درد نمايش كارناوال مي خورد چيز بيشتري ننويسم بهتر است و قضاوت آن را بعهده ي تماشاگران مي گذارم و البته به شما اين مطلب را مي خوانيد و امكان ديدن اين نمايش را داريد سفارش مي كنم كه حتما آن را ببينيند تا حداقل مقام و جايگاه فروغ فرخزاد ِ شاعر بيشتر به چشمتان بيايد و خلاصه اينكه اين نمايش هر چه كم داشت حسنش اين بود كه ظاهرا مايه آشتي عده اي با فروغ بود ! به شروع و ختم نمايش بيشتر دقت كنيد.

* دست آخر اينكه پري صابري با اجراي اين نمايش نشان داد كه قدر موقعيت هاي بدست آمده را نمي داند. اگر به هر دليلي بعد از سالها اجازه ي به صحنه رفتن چنين نمايشي داده شده است، اگر مدت ها صابري در فكر اجراي اين نمايش بوده باشد وظيفه داشت كاري در حد قد و قواره شخصيت هنري فروغ انجام دهد. اينكه به قول مجري، فروغ از زمان جلوتر و عقب تر بود گره اي از شخصيت چند پهلوي فروغ باز نمي كند و ما هم نيامده ايم شخصيت او را آناليز كنيم و يا چنانكه گفته شد برايش طلب آمرزش كنيم. خود فروغ هم اين كار را نكرد. سئوال اينجاست كه بواقع صابري از اين شانس و يا پوئن بدست آمده چه چيزي از فروغ ساخت ؟ به كدام جنبه ي هنر او كه مايه ي افتخار شعر نو فارسي در ايران و جهان است پرداخت ؟ چه چهره اي از فروغ به جوان هاي بعد از او نشان داد و به چه هدفي ؟ اجراي آن كارناوال مضحك با آنهمه بيا و برو و كارهاي ديگر تنها تماشاگر را خسته تر كرد و مجالي شد كه پري صابري هر كاري كه مي توانست انجام دهد و هر چه در دايره داشت روي صحنه آورد از ضرب و ويالن و آواز تا رقص گروهي و اشعار حافظ و مولانا و چراغهاي گردان و غيره
اما متاسفانه نتوانست نمايشي در حد فروغ فرخزاد بانوي شعر معاصر و در حد جايگاه ادبي و هنري او به اجرا در آورد.نتوانست چهره اي ماندگار از شخصيت هنري فروغ، كارها و فعاليت هايش در زمينه ي شعر و سينما نشان دهد و حتي نتوانست باز سازي خوبي از زندگي خصوصي او اجرا كند و يا حد اقل يكي از گره هاي كور شخصيت فروغ را باز كند و به نمايش بگذارد. كاش خانم صابري به همان داستانهاي اساطيري بپردازد و هنر هاي خود را در همان كارهايي كه زحمات زيادي هم در آنها كشيده است خرج كند و اگر قرار است باز هم كارهاي اينچنيني از هنر مندان زنده در تاريخ اجرا كند و شخصيت سازي ديگري از اين دست انجام دهد چاره اي بيانديشد و يا دست از سر فروغ فرخزاد و معاصريني مانند او كه هنوز نقش و ياد و كارهاشان از اذهان عمومي خارج نشده است بردارد.
تمام

 Majid | 1:49 PM 


Comments: Post a Comment




Someone who isn`t like Anyone

شعرهاي محمـد مجيـد ضرغـامي
فرستادن نظرات

آرشيو

...........

با عرض پوزش - :
هرگونه برداشت مطالب اين وبلاگ به هر شكل از اشكال جهت چاپ و انتشار بدون اجازه كتبي صاحب وبلاگ ممنوع است و استفاده اشعار و مطالب در وبلاگ هاو سايت ها با آوردن نام صاحب وبلاگ و گذاشتن لينك اين وبلاگ مجاز است

...........


تورا بخير و ما را بال ِ سنجاقك




(اسم اين كتاب)
(سلطنت ارديبهشت نيست)
شعر و طرح هاي محمد مجيد ضـرغامي
....
مجموعه شعرهاي در دست نشر:
من و گنجشك هاي طبقه ي هفتم برج سفيد / دور دنيا در هشتاد شعر / ( آ ) ي با كلاه / عبور از جهان هاي ذهني

...........



موسسه فرهنگی هنری اهورا


( کانون تبلیغاتی اهورا )

مبتكر باز توليد آثار و تصاوير شاعران كهن و مدرن ايران در قالب پوستر، كارت پستال و تقويم براي اولين بار در ايران
.........................





انتشارات سرزمين اهورايي


ناشر كتاب هاي نفيس، هنري،
ديوان اشعار و كتاب هاي ايرانشناسي، تخت جمشيد و ...


دفتر مركزي:
22866858-22866859-
مرکز پخش:22882011
فروشگاه تجريش:
22720409



..........................




منتخب مصاحبه ها و مقالاتم در مطبوعات:
......

لطفن از حراج شاعر دست بردارید!
( به بهانه حراج وسایل شخصی احمد شاملو توسط فرزند ذکور) - نشریه رویش



ليسبون آخر دنيا است - روزنامه شرق


روزنامه همشهري - چفت و بستي براي بازار آشفته ي مواد فرهنگي


بسوي بيداري علمي - فرهنگي
مجدد آفريقا

ورود ديسکهاي نوري در عصر انفجار اطلاعات

نمايشگاه بين المللي کتاب تهران
در نيمه ي راه!؟

گفتگوئي با خانم «رزا بردي گالييه وا »
قزاقستان چه خبر !؟

به بهانه نمايشگاه کتاب کودکان آفريقائي
سلام بر نايروبي

کتابخانه ي مرکزي دانشگاه تهران
کدام مرکز اسناد !؟

ديروز و امروز حسينيه ارشاد

صداي پاي آب يا غرش سيلاب !؟

از پيروزي تا شيکاگو !
گفتگوئي با« داوود رشيدي »

حرفهائي از صميم دل
گفتگوئي با« خسرو شکيبائي»


دين يا دنيا
گفتگو با« عليرضا خمسه »

درد دلهاي يک هنرمند
گفتگو با «امين تارخ»

گفتگو باخانواده ي « حميد عليدوستي »

پاي درد دلهاي « محمود معمار »



* * *



دوستان


***
سايتهائی که می بينم :
.....
دکتر علی شريعتی
بنياد شريعتی
احمد شاملو
غلامحسين غريب و خروس‌جنگي
يدالله رويائي
صمد بهرنگی
پرويز شاپور
فروغ فرخزاد
عباس معروفی
کلاغ
ماني ها
دیگران
رضا قاسمی ( دوات )
کاپوچينو
آينه
پندار
مشاهير
گلستان
دوهفته نامه فروغ
دريچه
کتاب هفته
بزرگان ايران در جهان


***
















خارج از برنامه:

حافظه ي حجم
و پاسخ به تهي بودگي
( نامه ي سيد علي صالحي
به يد الله رويايي )

"اهورا"


هي................جو!

به بهانه ي روز شعر و ادبيات فارسي

در سرزمين قد كوتاهان

……………………… حرف هايي به بهانه ي تئاتر " من از كجا عشق از كجا "فروغ فرخزاد به روايت و كارگرداني پري صابري – تئاتر شهر آبان و آذر83


ماهي سياه كوچولو - خروس جنگي و يادي از سيروس طاهباز

1383 هنر نزد ايرانيان است و بس ! - حرفهائي به بهانه ي ( ادبيات داستاني در وب ) نشست حاشيه اي جشنواره وب

من دلم سخت گرفته است از اين ميهمانخانه ي مهمان كش روزش تاريك

فروغ فرخزاد از زاويه اي ديگر

مسيحا برزگر،دارينوش و سگ کشي

مدرن، پسامدرن و ساختارشکني

از ماست که بر ماست

احمد رضا احمدي،چلچراغ وکارنامه

شمس پرنده نبود ( به بهانه نمايش شمس پرنده خانم پري صابري









AHOORACARD
AHOORA - Yahoogroup
AHOORA - Orkut
AHOORA - Fotopages
AHOORA - Fliker





































Free counter