دوساله
-------------
خدانگهدارت خاتون خاطرات تلخ و شيرين گذشته ام.
خدانگهدارت بانوي مهرباني
فرشته ي آرامش
لنگر تسکين !
خدانگهدارت اي تلخ کام گوشه نشين.
خدانگهدارت
چرا که من ترا به قايق فراموشي گذاشته ام
و شط غذبم را مواج کرده ام .
زين پس
آن چهره ي دو سال دگر هستي
همچوان دوسا له هاي تماي که آمدند
و
رفته اند .
همچون تمام آنهمه دوسالگاني که دو سال تمام را
در دخمه هاي تنهايي ام به سر بردند
و رفتند
و بدست باد سپردمشان !
خدانگهدارت خاتون دو سال پيش
سلام
دوساله ي آشنا !
۷۸/۲/۲۹ ( از قديمها )