من مست و تو ديوانه !
---------------------------
فندوق هاي وحشي را که از نگاهم چيدي
انتظار تابستانت بود
و پائيز
ترانه خوان و کوبان
بر دروازه ي افق
شبهاي گرم قبيله را ماندگاراست .
اينچنين شد :
من مست
من ديوانه
خانه بر آبروي بادهاي موسمي ساختم.
پايان .
< ۸۱/۱۰/۳۰ >