( حافظ تو اين سخن ز که آموختي که يار
تعويض کرد شعر تو را و به زر گرفت !)
کارگاه شعر !
----------------------
چيدن کلمات در جداول هندسي
و بهم ريختن تصوير شفاف زيبائي ...
- اوه
باز هم صفت و موصوف !؟
به جرم تاثير از مشيري به جوخه ي تير باران
با نوک تيز قلم
زخم زبان
و اداهاي روشنفکرانه !
اتهام : داستان بافته و پيش شعر ...
( باشد
گلوله هاي سربي ي شبانه نباشد ! )
قلم نمي شکنم
کاغذهاي سپيد از صندوق امانات بر مي دارم
به اتهام تاثير پذيري از شاملو نخواهم مرد ...
گوشه ي ذهنت به زر گرفته اي
نيم خطي خرد را شايد.
براي تو ميگويم
حافظ بگويدم ، شادم!
( ۸۱/۸/۳ )