اهـورا

 






15 February, 2003






سلام
اول بگم برداشت از اين کارهائی که اینجا می آيد بدون اجازه ممنوع است ... خوبه آقا ؟ بگذريم.

سالگرد درگذشت فروغ رو بهانه کردم برای اينکه چيزی از او بنويسم.چند روز پيشتر فکرهائی که از او داشتم رو نوشتم . اما اينبار تقريبا ۲ ساعتی فکر کردم از همه چيزهائی که از بچگی تا حالا از فروغ خوندم و شنيدم تا تصور من و ديگران و تو و هر چی که خيال کنی از ذهنم گذشت. از ديوار و عصيان تا تولدی ديگر و به قول اخوان ثالث تولد پريشا دخت شعر پارسی و تمام نوشته هائی که تا به حال از او و در باره ی او خوندم از سرم گذر کرد اما انگار همه همه چی از او می دانند و گفتن دوباره فايده ای نداشت .
خواستم آگهی روزنامه ی اطلاعات رو که خبر تصادف فروغ رو نوشته بود بنويسم که ياد جمله ای از جلال آل احمد افتادم که در مورد فروغ گفته و خوشم اومد اونرو بنويسم به هر حال ....
----------------
جلال آل احمد :
« فروغ فرخزاد يک کتاب تازه داده .. بدک نيست.تولدی ديگر. از شر پائين تنه دارد خلاص ميشود و اين خبر خوشی است ! »
---------------

روزنامه اطلاعات سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۴۵ :
طی يک حادثه ی وحشتناک رانندگی در جاده ی دروس- قلهک فروغ فرخزاد شاعره ی معروف کشته شد ... حادثه ساعت چهارو نيم بعد از ظهر ديروز در خيابان لقمان الدوله ادهم در دروس چها راه مرودشت روی داد. فروغ که رانندگی استيشن شماره ۱۴۱۳ ط ۲۴ رابه عهده داشت و به اتفاق رحمان اسدی از دروس به تهران رهسپار بود، با استيشن شماره ۱۴۲۸ ط ۱۹ متعلق به يک مدرسه ی خصوصی يه رانندگی غلامحسين کاميابی تصادف کرد. شدت حادثه به حدی بود که در طرف راننده استيشن فروغ، باز شد و فروغ که سرش به شدت به شيشه ی جلوی استيشن برخورد کرده بود پس از باز شدن در به گوشه ی خيابان افتاد و سرش به جدول جوی آب برخورد کردو بی هوش شد. در اين حادثه تنها فروغ مجروح شد که بلافاصله به بيمارستان رضا پهلوی تجريش منتقل شد. ولی پيش از رسيدن به بيمارستان جان سپرد...
-----------
به بهانه ی او اين خبر رو نوشتم که هم يادی باشد و هم اونهائی که از آقائی که پشت يک کارت داستان بیربطی از زندگی و مرگ فروغ در خيابان انقلاب فعلی !!!!!!!! شنيدن بدونند تاريخ و محل و علت دقيق مرگ فروغ چی بوده.
انگار يکی از قشنگترين چيزهائی که از فروغ خوندم اينه :

شعر برای من مثل پنجره ايست که وقتی بسويش ميروم خود بخود باز ميشود. من آنجا مينشينم، نگاه ميکنم ، اواز ميخوانم ، داد ميزنم، گريه ميکنم با عکس درختها قاطی ميشوم و ميدانم که آنطرف پنجره يک فضا هست و يک نفر ميشنود. يک نفر که ممکن است ۲۰۰ سال بعد باشد يا ۳۰۰ سال قبل وجود داشته، فرقی نمی کند.
-----------------
خيال ميکنم ما عابری هستيم که از پنجره ای که همين پريروز فروغ از آنجا شعر بارانمان ميکرد ميگذريم و ميليونها عابر ديگر هنوز به پنجره ی فروغ نرسيده اند.
تصور گردی چشمهايشان آدم را بيتاب ميکند.

 Majid | 7:49 PM 


Comments: Post a Comment




Someone who isn`t like Anyone

شعرهاي محمـد مجيـد ضرغـامي
فرستادن نظرات

آرشيو

...........

با عرض پوزش - :
هرگونه برداشت مطالب اين وبلاگ به هر شكل از اشكال جهت چاپ و انتشار بدون اجازه كتبي صاحب وبلاگ ممنوع است و استفاده اشعار و مطالب در وبلاگ هاو سايت ها با آوردن نام صاحب وبلاگ و گذاشتن لينك اين وبلاگ مجاز است

...........


تورا بخير و ما را بال ِ سنجاقك




(اسم اين كتاب)
(سلطنت ارديبهشت نيست)
شعر و طرح هاي محمد مجيد ضـرغامي
....
مجموعه شعرهاي در دست نشر:
من و گنجشك هاي طبقه ي هفتم برج سفيد / دور دنيا در هشتاد شعر / ( آ ) ي با كلاه / عبور از جهان هاي ذهني

...........



موسسه فرهنگی هنری اهورا


( کانون تبلیغاتی اهورا )

مبتكر باز توليد آثار و تصاوير شاعران كهن و مدرن ايران در قالب پوستر، كارت پستال و تقويم براي اولين بار در ايران
.........................





انتشارات سرزمين اهورايي


ناشر كتاب هاي نفيس، هنري،
ديوان اشعار و كتاب هاي ايرانشناسي، تخت جمشيد و ...


دفتر مركزي:
22866858-22866859-
مرکز پخش:22882011
فروشگاه تجريش:
22720409



..........................




منتخب مصاحبه ها و مقالاتم در مطبوعات:
......

لطفن از حراج شاعر دست بردارید!
( به بهانه حراج وسایل شخصی احمد شاملو توسط فرزند ذکور) - نشریه رویش



ليسبون آخر دنيا است - روزنامه شرق


روزنامه همشهري - چفت و بستي براي بازار آشفته ي مواد فرهنگي


بسوي بيداري علمي - فرهنگي
مجدد آفريقا

ورود ديسکهاي نوري در عصر انفجار اطلاعات

نمايشگاه بين المللي کتاب تهران
در نيمه ي راه!؟

گفتگوئي با خانم «رزا بردي گالييه وا »
قزاقستان چه خبر !؟

به بهانه نمايشگاه کتاب کودکان آفريقائي
سلام بر نايروبي

کتابخانه ي مرکزي دانشگاه تهران
کدام مرکز اسناد !؟

ديروز و امروز حسينيه ارشاد

صداي پاي آب يا غرش سيلاب !؟

از پيروزي تا شيکاگو !
گفتگوئي با« داوود رشيدي »

حرفهائي از صميم دل
گفتگوئي با« خسرو شکيبائي»


دين يا دنيا
گفتگو با« عليرضا خمسه »

درد دلهاي يک هنرمند
گفتگو با «امين تارخ»

گفتگو باخانواده ي « حميد عليدوستي »

پاي درد دلهاي « محمود معمار »



* * *



دوستان


***
سايتهائی که می بينم :
.....
دکتر علی شريعتی
بنياد شريعتی
احمد شاملو
غلامحسين غريب و خروس‌جنگي
يدالله رويائي
صمد بهرنگی
پرويز شاپور
فروغ فرخزاد
عباس معروفی
کلاغ
ماني ها
دیگران
رضا قاسمی ( دوات )
کاپوچينو
آينه
پندار
مشاهير
گلستان
دوهفته نامه فروغ
دريچه
کتاب هفته
بزرگان ايران در جهان


***
















خارج از برنامه:

حافظه ي حجم
و پاسخ به تهي بودگي
( نامه ي سيد علي صالحي
به يد الله رويايي )

"اهورا"


هي................جو!

به بهانه ي روز شعر و ادبيات فارسي

در سرزمين قد كوتاهان

……………………… حرف هايي به بهانه ي تئاتر " من از كجا عشق از كجا "فروغ فرخزاد به روايت و كارگرداني پري صابري – تئاتر شهر آبان و آذر83


ماهي سياه كوچولو - خروس جنگي و يادي از سيروس طاهباز

1383 هنر نزد ايرانيان است و بس ! - حرفهائي به بهانه ي ( ادبيات داستاني در وب ) نشست حاشيه اي جشنواره وب

من دلم سخت گرفته است از اين ميهمانخانه ي مهمان كش روزش تاريك

فروغ فرخزاد از زاويه اي ديگر

مسيحا برزگر،دارينوش و سگ کشي

مدرن، پسامدرن و ساختارشکني

از ماست که بر ماست

احمد رضا احمدي،چلچراغ وکارنامه

شمس پرنده نبود ( به بهانه نمايش شمس پرنده خانم پري صابري









AHOORACARD
AHOORA - Yahoogroup
AHOORA - Orkut
AHOORA - Fotopages
AHOORA - Fliker





































Free counter