|
25 March, 2003
طالع بينی شرقی !
------------------------
۱- سلام !
گاو به نعلبند الاغ درودی داد .
- آبشخور زهره به گردن يار بند بود
کوه طعنه به بودنم زد
قوچ وحشی بيابان گرد ديگران
« جوزا » به باده ی بهرام مست.
۲- « ثور» به فرا روی نور مست.
هی هی جبلی
قم
به تماشای بهار برگير .
« حوت » با آب بازی دو ماهی بست
يخ دلبر شد
پامچالها « سمفونی نهم »
به دست رقص بيد .
عشق باده زنان...
۳- « ونوس » را در گودی ی « ميزان» ت نهادم
توشه ی سفر نمی دانستم کجا
آب ديده بدرقه ی راه
به انوار آسمانی
در حنجره قناری
از زير آينه ی قلب به سلامت !
۴- « چهار پاره » های نيما
به آواز « پاواراتی » و « دومنيگو » خوراندم.
پتوی قرمز چهارشنبه پهن
ياران به آتش سينه
در نبض فقرات
بالماسکه ی گاو شان بود.
... و غدد درون ريز به سرعت نور، کارا
آتش زدم به مالم ... !
۵- پنجشنبه که ميشود
« جوزا »ی عاشق پيشه
به آواز « قوس »
کمان انداز ميکند.
مهربان !
دوازده شب به بعد تعطيل
« ثور » را ميهمان قرمزی لباس زير مخواه
« سونات مهتاب » به تنهائی
کار ساز نوازش بود
« چرا » ی محبت بی تاب.
تيزی شاخ سور بر هم زد.
۶- « جدی » به« سنبله » فهماند
راز « سرطان »
که صدای پيام گير کافی نباشد.
باور نمی کنی !؟
اسرار آفرينش در غرلهای « حافظ » فرياد می زد...
۷- گاو از دوره گردی باز آمد
سوغات سفر « بارسلونا »
دستمال گردن حرير قرمز بسته بود !
و آوازهای مستی
از آنسوی « جزاير قناري » به حافظه بسته ...
اينجا برای چرا بهتر بود!
۸- بنفشه ها دسته دسته
يه عيد ديدنی نشسته بودند
« ثور » آرام
در ابتدای « حمل » سبزه گره می زند
چشم انتظار قاصدکهای وحشی
پيام آور آنجاها
با اپرای« Kimera »
آواز گاو ميخواند به طلسم جفت گيری فردا
ماآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ « فیگارو »
مآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ « فيگارو ... فيگارو »
مآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ... « فیگارو فيگارو Figaro , Figaro , Figaroooooo»
۹- فصل نارنگی می گذرد
بايد زمين به گاو آهن داد.
پناه به تو
روز از نو ،
روزی ندادی هم طوری نيست اين سالها !
انگار به چرخ ژانومه دوزی
« بتی » هفته ها را عين هم الگو می زند
اين روزها.....
۸۲/۱/۵
|
|
|
|