20 March, 2003
سرخي تو از من !
---------------------
۱-برنامه اي نبود
غبار روبان و گرد گيران
پنجره ي تخيل به بادها گشود
پرنده تشنه ي تير صياد !
۲-يکشنبه بوي اسارت داشت
پنجشنبه نقش حماقت.
آتش به بته انداختم
بي بته ، گرماي آغوش گشا :
۸۰ ٪ زردي به ۲۰ ٪ سرخي پايا پاي
معامله ات نمي شود !؟
هفت ترقه هاي سه شنبه شب اسفند
پشت ديوار پنجشنبه ات ترکاندم
رنگ از رخ و آب و رنگ از رو
پر !
۳-با آب ديده
تيز بين شده ام !؟
جوانه هاي سبز بار ميدهد
دهان گود گلدانها
لاله ي قرمز آغوش کش شد.
ماهي به جام آب
و
قلب بيتاب به پوست تخم مرغ پيوند!
۴- رختي تنش دوخته ام اين روزها
نو نوار شده !
سال جديد
غم جامه قبا شد.
واژه ها ي جوانه زن
پيش کش
چشم حشود کور !
۸۱/۱۲/۲۸
|
|