29 September, 2003
يار ِموافق !
--------------
پس آمد ِ پس گرائی نيست
اگر اينگونه
پس پسکی هم شده
به پشت در بسته نشسته ام.
دستی به آسمان آويز
تا گردنت که بياويزم
نشانه ای
اشاره ای
بهانه ای در خور
با چه زبانی بگويمت !؟
پس ِ آنروزها رهايم نمی کند
که ساده و آرام
ِبه حاشيه ی نگاهت می نوشتم :
يار موافق
پائيز از راه رسيد
باران آمد
برف آمد
تگرگ آمد
برگ آمد
مرگ آمد
-
-
-
-
-
پس کی می آئی .. !؟
۸۲/۷/۷
|
|