|
21 May, 2004
نقل, دفتر تاريخ
حسرت ارديبهشت
مداد هاي بيكار
و هفت سالگي ميله ها
--------
تاميشوم
لاي دفتر تاريخ
غم ميبارد.
تو
هراس خرداد و
من
حسرت ارديبهشت
تو
خواب ساعت و
من
ياد هفت سالگي
پشت ميله ها
بيكاري مداد
فرياد
ياد.
من،
حسرت ارديبهشت و
تو....
83/2/31
............
پسوند سروده ي سال هزار و سيصد و هفتاد و هفتي :
از پشت ميله ها
-------
آمد
نگاه گرم
سوي من گشود و رفت .
در عمق حجم پنجره ام جا نمي گرفت ،
چشمان آبيش
رفتم كنم نظر به عبورش
كه
رفت و رفت
آنقدر دور
تا نگهم بي ستاره شد.
آه اي عبور كرده ي درد آشناي من
گر نيمه اي نگه به من خسته ميدهي
در قلب بي نهايت خود مينشانمت
از پشت ميله ها
دستان زرد من
ز سر انگشت سبز تو
پر بار ميشود.
آه
اي عبور كرده ي درد آشناي من !
.....................
پسوند اخوان ثالثي :
واي
آيا هيچ سر بر ميكنند از خواب
مهربان همسايگانم
از پي امداد !؟
سوزدم اين آتش بيداد گر - بنياد
ميكنم فرياد
اي فرياد
اي فرياد
.....................
پسوند اهورائي :
گفت
آن يار
كزو گشت سر دار
بلند
جرمش اين بود
كه اسرار
هويدا ميكرد.
.....................
پسوند بيربط !؟ :
چه خوش است حال مرغي
كه قفس نديده باشد
چه نكوتر آنكه مرغي
ز قفس پريده باشد
پر و بال ما بريدند و
در قفس گشودند.
چه رها ؟
چه بسته ؟
مرغي كه
كه پرش بريده باشند !؟
|
|
|
|