|
18 June, 2004
به بهانه بيست و نه خرداد سالگرد پرواز (( دكتر علي شريعتي ))
---------------------------------------------------------
حرف هائي براي هميشه ، حرفهائي براي امروز :
---------------------------------------------------------
* خدايا : مرا از اين فاجعه ي پليد " مصلحت پرستي " - كه چون همه كس گير شده است، وقاحتش از ياد رفته و بيماري شده است كه ، از فرط عموميتش ، هر كه از آن سالم مانده باشد بيمار مي نمايد - مصون بدار ، تا : " به رعايت مصلحت ، حقيقت را ذبح شرعي نكنم".
* خدايا مگذار كه عوامزدگي ، مرا مقلد تقليد كنندگانم سازد.
كه آنچه را " حق مي دانم " ، بخاطر آنكه " بد مي دانند " كتمان كنم !
*خدايا : در روح من ، اختلاف در " انسانيت " را با اختلاف در " فكر " و اختلاف در " رابطه " ، با هم مياميز ، آنچنان كه نتوانم اين سه اقنوم جدا از هم را باز شناسم.
* خدايا : جهل آميخته با خود خواهي و حسد ، مرا رايگان ، ابزار قتاله ي دشمن ، براي حمله يه دوست نسازد.
* خدايا : رشد عقلي و علمي ، مرا از فضيلت " تعصب " و " احساس " و " اشراق " محروم نسازد.
* خدايا : "عقيده" ي مرا از دست "عقده" ام مصون بدار
* خدايا : به من قدرت تحمل عقيده ي " مخالف " ارزاني كن .
* خدايا : مرا در ايمان " اطاعت مطلق " بخش ، تا در جهان " عصيان مطلق " باشم.
* خدايا : مرا همواره آگاه و هشيار دار تا پيش از شناختن " درست " و " كامل " كسي يا فكري ، - مثبت و منفي - قضاوت نكنم.
* خدايا : مرا از فقر ترجمه و زبوني تقليد نجات بخش تا قالب هاي ارثي را بشكنم ، تا در برابر " قالب ريزي " غرب ، بايستم و تا - همچون اين ها و آن ها - ديگران حرف نزنند و من فقط دهنم را تكان دهم !
* خدايا : تو را همچون فرزند بزرگ حسين بن علي سپاس مي گزارم كه دشمنان مرا از ميان احمق ها بر مي گزيني ، كه چند دشمن ابله ، نعمتي است كه خداوند تنها به بندگان خاصش عطا مي كند.
* خدايا اين كلام مقدسي را كه به " روسو " الهام كرده اي ، هرگز از ياد من مبر كه : :
" من دشمن تو و عقايد تو هستم ، اما حاضرم جانم را براي آزادي تو و عقايد تو فدا منم "
* خدايا : در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي كشاند ، مرا با " نداشتن " و نخواستن " روئين تن كن .
*خدايا : به ماترياليستها بگو كه انسان درختي كه نا خود آگاه در طبيعت تاريخ و جامعه مي رويد ، نيست.
* خدايا : " چگونه زيستن " را تو به من بياموز ،
" چگونه مردن " را خود خواهم آموخت.
* خدايا : مرا از تمام فضائلي كه به كار مردم نيايد محروم ساز !
*خدايا : مرا هرگز مراد بيشعورها و محبوب نمك هاي ميوه مگردان
* خداي : به من " تقواي ستيز " بياموز ، تا در انبوه مسئوليت نلغزم ، و از " تقواي پرهيز " مصونم دار تا در خلوت عزلت ، نپوسم.
*اي خداوند :.. به روشنفكران ما ايمان و به متعصبين ما فهم و به فهميدگان ما تعصب
و به مردان ما شعور
وبه زنان ما شرف
و به جوانهاي ما اصالت
و به اساتيد ما عقيده
و به دانشجويان ما نيز عقيده
و به مبلغان ما حقيقت
و به نويسندگان ما تعهد
و به هنر مندان ما درد
و به شاعران ما شعور
و به محققان ما هدف
و به محافظه كاران ما گستاخي
و به خود بينان ما انصاف
و به فحاشان ما ادب
وبه به مردم ما خود آگاهي .. همت تصميم و استعداد فداكاري و شايستگي نجات و عزت ببخش
* خدايا : اخلاص ، اخلاص
... اخلاص :
يكتائي در " زيستن "
يكتائي در " بودن "
يكتوئي در " عشق "
* ... حرف هائي هست براي " گفتن "
كه اگر گوشي نبود نمي گوييم. و حرف هائي هست براي " نگفتن "
حرف هائي كه هر گز سر به ابتذال گفتن فرود نمي آرند.
حرف هائي شگفت ، زيبا و اهورائي همين هايند.
و سر مايه هاي ماورائي هر كسي به اندازه ي حرفهايي است كه براي نگفتن دارد.
حرف هائي بي تاب و طاقت فرسا
كه همچون زبانه هاي بي قرار آتشند
و كلماتش هر يك انفجاري را به بند كشيده اند.
دكتر علي شريعتي
|
|
|
|