اهـورا

 






29 June, 2004

سر انجام آ ويختن اولترا مدرن شاعر
و خواب پسا ساختارشكنان در تختخواب " مادر كر "
...........................................


زير پايم نشستند
- و من
دور سرشان مي گردم.
راست باشد ،
يا دروغش پاي آنكه به كودكي
داستان هاي بي ته
سر هم مي كرد تا
خواب ترا ببينم :
اكنون ،
به خط زمينيانند و
من
گردي خورشيد ،
كه به دار آسمان
دار و ندار
براي روشن كردن قضايا
آتش به مال از گلويش
آب يخ پائين نرفته
بالا تان مي آورد.


11/3/83



...................................

پسوند اهورائي :

رندان تشنه لب را
آبي نمي دهد
كس ،
گويي ولي شناسان
رفتند از اين
ولايت.

..............................

پسوند كلمات و تركيبات تازه :

زير : پائين رو
پايم : پاي من ايضا پا : منكش = قسمتي از بدن كه مرا مي كشد. به كسر ك و فتحه شين و سكون دال
نشستند : جلوس كردند – ته شانرا روي زمين گذاشتند .
من : شخص بنده
دور : محيط دايره – ايضا دور در جاهايي معني دوران دودمان نيز دهد اما احتياط واجب آن است كه " ابوالمقدور بهادر شيرازي " فرمود و بر اساس آن دور گرداندن باده به گرد ميخوارگان بوده باشد. والبته در جاهاي ديگري معاني ديگري دهد.
سرشان : سرهايشان – ايضا سر = متضاد ته – از آنهايي كه شاعران دارند البته از نوع سبزش كه خيلي زود بخاطر درازي زيان سرخشان باد بادك شود و به آسمان رود.
مي گردم : تفريح مي كنم – گشت و گذار ميكنم . از آنكارهايي كه استكبار جهاني شايع كرده است در ايران عده اي در آن خيابان معروف با ماشينهاشان انجام مي دهند و من بعنوان نماينده ي نسل متمدن سنت گرا پسا پشت مدرن از اين جايگاه مقدس اعلام ميكنم : آقا دروغه اينها تمام تبليغات عليه ايراني جماعته براي اينكه دار و ندار ما مردم كه البته فقط هنر است – و نه نفت – ببرند. خودتان كه بهتر مي دانيد هنر نزد ايرانيان است و بس – معلوم است آنها از حسادت اينكارها را ميكنند تا هنر ما را بربايند.
راست : درست – حقيقت – بر عكس چپ – از همانها ئي كه هر كه در هيچ قصه اي يافت مي نشود ، گشته ايم ما – و همه ي نگارندگان مدعي به داشتن آنند.
باشد : قبوله ! نوعي او كي وطني
دروغش : نوعي دروغ كه از گفتن ان حال غش به انسان دست ميدهد. البته شازده غريب الممالك سينماتو گرافيك آن لاين آنرا نوعي فضيلت آورده و در كتاب اسرار الحرف بي ذخاير الكرم " آنرا نوعي ابزار و اسرار ترقي براي بيان مكنونات و نامكتوبات دانسته باشد كه تنها كار موجود علامه هاي بعد از اين است.
آنكه : ان كس كه
به كودكي : در كودكي – ايضا كودكي دوران پاكي كه بعضي به اتهام آن از گردونه ي بزرگان و والدين خارج روند و هدايت الله خان قزويني چه بسيار در هجو حضراتي كه شاديهاي كودكانه را با افكار والدانه ، خود محور و سلطه مدار پر پر مي كنند سروده باشد كه البته گويند شازده ايرج ميرزا آن شعر معروف كه گويد :
چو باشد ملك ايران محشر خر
خر نر مي سپوزد بر خر نر
را بر عليه او سروده باشد كه بنده اعلام كنم كاتب تنها و تنها آورنده ي اخبار باشد و راست و دروغش بر گردن علامه قزويني و ايرج ميرزا كه خودشان صد در اين دنيا و يك بار در آخرت بيايند و جواب پس دهند.
داستان : قصه ي مدرن – پست مدرن – و خيلي خيلي فراتر از مدرن " فكو اينا " از ابزار جوامع روشنفكر مانند همين كشور عزيز باستاني پاليزي كه رويت مي نمائيد كه كريستوفر چخماغ نوع مرقوب آنرا آني داند كه بي سر و ته باشد ، سر شار از عناصر مدرن امروزي و البته جوان و نوجوان پسند باشد و گفته است چه بهتر كه اين نوع نگارش مرزهاي پسا ساختارشكني را هم پشت سر گذاشته باشد و قصه هاي درونيشان سرشار از كاراكترهاي بيمار ، ساديسمي و خود آزار و ديگر آزار ( ببخشيد منظورم از خود آزار مازوخيست بود ) ، افرادي كه نابساماني اخلاقي و جنسي و انساني دارند باشد .و تاكيد نموده است تنها و تنها اين نوع هنر ناب لحضه هاي ماستي نگار است كه تصوير جامع ي مدرن ما را خواهد ساخت نه كلام و داستاني كه از مردم و از دل بر آيد ولاجرم بر دل هم بايد بنشيند آنگار ديگه !؟ و با اينكه بنده تا بحال با كلام ايشان موافق بودم اما اكنون نيز مجددا انگار با كلام ايشان موافقم به هزار و يك دليل !
بي ته : فاقد ته – بي انتها – ايضا فاقد آن چيزي كه آدمي هنگام نشستن روي زمين مي گذارد.
سر هم كردن : وصل كردن ته ها ي چيزي به هم
خواب : اسليپ
تو : يو
ببينم : نگاه كنم
اكنون : همين الساعه
خط : بزرگترين اختراع تارخ بشريت ( نقل از ابو خيزران سمرقندي )
زمينيان : ساكنين كره ي خاكي
گردي : محيط دايره
خورشيد : آنچه روزها از آسمان آونگ گردد و مانند شمع براي ما بسوزد و ما عين پروانه گردش بچرخيم و البته معلوماتمان كه بالا گيرد قصد پرواز وراي آن به خورشيدهاي سوزان ديگر داشته باشيم براي شناخت بيشتر خورشيدهاي ديگر اين جهان هر چند تا بحال از ترسمان به محور كوچكي از شعاع اندك اشعه ي اين گوي خون گرفته ي سوزانهم نزديك نشده باشيم .
دار : وسيله اي كه در ممالك مترقي افراد گناه كار را به آن مي آويزند و خودشان از آن پايين به آنكه آن بالا نفسش به شماره مي افتد خنده هاي نا فرم مي پرانند و از تنگي نفس و خفگي او خوشحال ميشوند و حرس نهانشان آرام مي گيرد و سپس يقه ي پيراهن و بند كرست هاشان را صاف مي كنند و مي روند تا درسي شود كه كس ديگري مجال عرض اندام نداشته باشد و زبان درازي نكند و البته قالبا بعد از مدتها خبر ميرسد شخص آونگ شونده بي گناه بوده كه البته مشخص است كه اين حرفها شايعاتي بيش نيست و نبايد به آن استناد كرد و بعض اشعار كه در زير مي آيد از تنها شعر هايي است كه آدمهاي بي سواد كم مطالعه براي سر گرمي ميسرايند و نبايد آنرا جدي گرفت كه :
گفت آن يار
كاز او گشت سر دار
بلند ،
جرمش اين بود
كه اسرار
هويدا مي كرد.
آسمان : همون جايي كه ايونش بلنده
دار و ندار : اندوخته – " حبيب البلاگيون الپرشماره " آنرا معادل عدد صفر و خنثي دانسته باشد چرا كه ندار منها ي دار معادل صفر باشد و با كمي جمع و تفريق شما هم به اين معادله خواهيد رسيد بنابر اين حضرتش فرموده باشند : حرف آنان كه گويند دار ندار خود در وبلاگ ريزند دروغي بيش نبوده چرا كه اگر اين حرف سند داشته باشد بنابر اين بايستي دارندگيشان با برازندگيشان بخواند و ندار در كار نباشد بنابر اين عددشان صفر است و اصلا در جمع علماي معاصرين پر شماره و يا بقول ينگه دنيائيها پر كانتر محلي از اعراب ندارند چه انسان است و شمارگانش و مرد است و قولش و حرف حساب است و گوشهاي بدهكارش بنابر اين كل حركات ، جماعات ، جنگها و انقلابات بزرگ تاريخ بشر بر اساس شمارگانشان شناخته ميشوند و اين تشخيص بسيار ساده باشد : بيننده ي بيشتر = حرف حساب تر و نتيجه = نخود نخود هر كه رود خانه ي خود.
روشن كردن : بر افروختن چراغ – زير آتشي را كبريت زدن تا آتش زير خاكستر و يا گاز در لوله ي انشعاب گر بگيرد. فشار دادن كليد برق لامپي را نيز گويند.
قضايا : بر وزن مزايا نوعي ماجراها باشد وحده ي اين جمع نوعي فرضيات را گويند و البته مخاطب عام محترم نبايد آنرا با خورد و خوراك اشتباه بگيرد چون شخص بنده به عينه شاهد آن بودم روزي كه پليس قضايي در شهري آغاز بكار كرد تمام پابرهنگان ، آوارگان و بي نان شبان ( كه البته اين شهر در كشورهاي جهان سوم بي در و پيكر بود در اين كشور متمدن مدرن پسا پسا پسا نو تر تازه و مدرن كه اين جور چيزها يافت مي نشود ) بله تمام اين گرسنگي كشيده ها جشن و پايكوبي براه انداختند چرا كه پليس قضايي را با پليس غذايي اشتباه گرفته بودند و خودشانرا به اين نيروهاي نظامي معرفي كرده بودند به طمع خورد و خوراك اما عايدشان تنها كتك و زندان بود.
آتش : چيزي كه گرم است – سوزان است – روشنايي دارد و رويش مي پزند.
مال : دار و ندار – اندخته ي دنيوي – ايضا در زبان با گانه نوعي دام چهار پا را گويند و در زبان بيگانه از آن خرازي بزرگهايي كه از شير مرغ تا جان آدميزاد درشان يافت شود.
گلو : كانال ارتباطي بدن به لب و بيني كه از طريق اين راه ميان بر آذوفه و آب و اكسيژن به اندام رسد.
آب : واتر
يخ : آب شيشه اي
پائين : قسمتهاي زيرين هر چيز
بالا : نه قسمتهاي زيرين هر چيز
مي آورد : با خود حمل مي كند . انتقال چيزي ، شيئي يا جسمي يا موجودي از محلي به محل ديگر – راوي را


....................................

پسوند بي ربط :

خدا شكر مي كنم كه در درواني زندگي ميكنم كه نه تنها نويسندگان ، هنر مندان و شاعران بعد از بر رسي و مطالعه ي آثار بزرگان ايراني و فهم آن با قدرت درك و استفاده از نظريات روشنفكران ديگر كشورها ، به ويژه روشنفكران غربي نظرات آنان را در قالب و باور خودي جاي مي دهند بلكه مسئولين ودست اندر كاران عرصه هاي هنري نيز بعد از اينكه سالهاست همايش و بزرگداشتهاي آنچاني با آنهمه صرف هزينه براي بهتر شناختن و آموختن نظرات اين بزرگان وطني ( دستشان درد نكند ) كرده اند – اكنون كه ديگراز بر گزاري اين قبيل مراسم و بزرگداشتها براي انديشمندان ايراني نظير : آخوند زاده ، هدايت ، عشقي ، نيما ، بزرگ علوي ، شاملو و اخوان و ديگران خسته شده اند كار ارزنده اي مي كنند و به انديشمندان ديگر كشورها نيز بها مي دهند . از جمله خبر رسيد به مناسبت صد و يكمين سالگرد تولد " چخوف " بزرگداشت و اجراي نمايش " سه خواهر " وي و ميز گردهايي در تئاتر شهر بر گذار ميشود.
بنده به نوبه ي خود بسيار خرسندم از اين پيگيري در شناختن و شناساندن روشنفكران ايراني و خصوصا غربي كه با اين ريز بيني حتي يك سال هم از دست نمي دهيم و صد و يكمين سال تولد اين بزرگان را بياد داريم و از مراسم بزرگداشت دريغ نمي كنيم ( كه مثلا بگوييم باشد براي نيم قرن يا يك قرن تمام از گذشتن روز تولد بزرگان ) دسشتان درد نكند –

تمام

 Majid | 8:03 PM 


Comments: Post a Comment




Someone who isn`t like Anyone

شعرهاي محمـد مجيـد ضرغـامي
فرستادن نظرات

آرشيو

...........

با عرض پوزش - :
هرگونه برداشت مطالب اين وبلاگ به هر شكل از اشكال جهت چاپ و انتشار بدون اجازه كتبي صاحب وبلاگ ممنوع است و استفاده اشعار و مطالب در وبلاگ هاو سايت ها با آوردن نام صاحب وبلاگ و گذاشتن لينك اين وبلاگ مجاز است

...........


تورا بخير و ما را بال ِ سنجاقك




(اسم اين كتاب)
(سلطنت ارديبهشت نيست)
شعر و طرح هاي محمد مجيد ضـرغامي
....
مجموعه شعرهاي در دست نشر:
من و گنجشك هاي طبقه ي هفتم برج سفيد / دور دنيا در هشتاد شعر / ( آ ) ي با كلاه / عبور از جهان هاي ذهني

...........



موسسه فرهنگی هنری اهورا


( کانون تبلیغاتی اهورا )

مبتكر باز توليد آثار و تصاوير شاعران كهن و مدرن ايران در قالب پوستر، كارت پستال و تقويم براي اولين بار در ايران
.........................





انتشارات سرزمين اهورايي


ناشر كتاب هاي نفيس، هنري،
ديوان اشعار و كتاب هاي ايرانشناسي، تخت جمشيد و ...


دفتر مركزي:
22866858-22866859-
مرکز پخش:22882011
فروشگاه تجريش:
22720409



..........................




منتخب مصاحبه ها و مقالاتم در مطبوعات:
......

لطفن از حراج شاعر دست بردارید!
( به بهانه حراج وسایل شخصی احمد شاملو توسط فرزند ذکور) - نشریه رویش



ليسبون آخر دنيا است - روزنامه شرق


روزنامه همشهري - چفت و بستي براي بازار آشفته ي مواد فرهنگي


بسوي بيداري علمي - فرهنگي
مجدد آفريقا

ورود ديسکهاي نوري در عصر انفجار اطلاعات

نمايشگاه بين المللي کتاب تهران
در نيمه ي راه!؟

گفتگوئي با خانم «رزا بردي گالييه وا »
قزاقستان چه خبر !؟

به بهانه نمايشگاه کتاب کودکان آفريقائي
سلام بر نايروبي

کتابخانه ي مرکزي دانشگاه تهران
کدام مرکز اسناد !؟

ديروز و امروز حسينيه ارشاد

صداي پاي آب يا غرش سيلاب !؟

از پيروزي تا شيکاگو !
گفتگوئي با« داوود رشيدي »

حرفهائي از صميم دل
گفتگوئي با« خسرو شکيبائي»


دين يا دنيا
گفتگو با« عليرضا خمسه »

درد دلهاي يک هنرمند
گفتگو با «امين تارخ»

گفتگو باخانواده ي « حميد عليدوستي »

پاي درد دلهاي « محمود معمار »



* * *



دوستان


***
سايتهائی که می بينم :
.....
دکتر علی شريعتی
بنياد شريعتی
احمد شاملو
غلامحسين غريب و خروس‌جنگي
يدالله رويائي
صمد بهرنگی
پرويز شاپور
فروغ فرخزاد
عباس معروفی
کلاغ
ماني ها
دیگران
رضا قاسمی ( دوات )
کاپوچينو
آينه
پندار
مشاهير
گلستان
دوهفته نامه فروغ
دريچه
کتاب هفته
بزرگان ايران در جهان


***
















خارج از برنامه:

حافظه ي حجم
و پاسخ به تهي بودگي
( نامه ي سيد علي صالحي
به يد الله رويايي )

"اهورا"


هي................جو!

به بهانه ي روز شعر و ادبيات فارسي

در سرزمين قد كوتاهان

……………………… حرف هايي به بهانه ي تئاتر " من از كجا عشق از كجا "فروغ فرخزاد به روايت و كارگرداني پري صابري – تئاتر شهر آبان و آذر83


ماهي سياه كوچولو - خروس جنگي و يادي از سيروس طاهباز

1383 هنر نزد ايرانيان است و بس ! - حرفهائي به بهانه ي ( ادبيات داستاني در وب ) نشست حاشيه اي جشنواره وب

من دلم سخت گرفته است از اين ميهمانخانه ي مهمان كش روزش تاريك

فروغ فرخزاد از زاويه اي ديگر

مسيحا برزگر،دارينوش و سگ کشي

مدرن، پسامدرن و ساختارشکني

از ماست که بر ماست

احمد رضا احمدي،چلچراغ وکارنامه

شمس پرنده نبود ( به بهانه نمايش شمس پرنده خانم پري صابري









AHOORACARD
AHOORA - Yahoogroup
AHOORA - Orkut
AHOORA - Fotopages
AHOORA - Fliker





































Free counter