21 August, 2004
تا اطلاع ثانوي
..................
فرفره از خنده ريسه رفته
و من
تا اطلاع ثانوي
براي دست به سينه نشستن تو
فري هاي مويم را
از دم تيغ گذرانده ام.
هفت تيغ
بر گردن خطوط زده ام
و شسته رفته
از دل خوش ِ تو
كنار تق تق دكمه ها
مي نشينم ،
درنا هاي ارديبهشتي
خطوط موازي افق را سر مي كشند
و من به ياد دواير
خواب تازه اي حروف چيني مي كنم.
به روياي من كه مي آيي ،
فكر مي كنم
ابر مي شود
باد مي پيچد
و تو را
به خواندن شعري تازه مي گردانم.
83/6/2
...................
پسوند :
به ليلا بگوييد من نخواهم مرد!
خبرهاي خوبي نداريم، راستي شاعر مي ميرد ؟
اگر شاعر بميرد شعر ...
خبر مرگ كريم شفايي شاعر را
ماني ها و قابيل دادند
شاعري كه براي ليلي نوشت نخواهد مرد
شما باشيد با آينه ي شعر چه مي كنيد ؟
به قول بامداد :
اگر شاعر بميرد شعر مي ميرد
پس شاعر يك كلام در نگذشتني است.
تمام
|
|