اهـورا

 






26 August, 2004

سوم شهريور شصت و نه
مهدي اخوان ثالث
..............................


خيابان زرتشت بوي سيب هاي گنديده مي دهد
آقايان ِ سبيل كلفت
براي خانم هاي پاشنه ثناري خود
لباس هاي نقطه نقطه قيمت مي كنند
و آسمان
به سنگ فرش اين خيابان
آبستن شده است.
چشم هاي شعر بسته مي شد
كه پسرها ،
خواب هاي آشفته مي ديدند
و من
براي برگ ريز پائيز شصت و نه
شعر هاي عاشقانه ام را
اشك مي باريدم
همين امروز هم – حتي
- شهريور هشتاد و سه را مي گويم -
همين جمعه ي حالا را
همين همين لحظه را مي گويم – پير مرد
بچه ها از آب در آمده اند
به گِل نشسته اند
شعر به سينه مي كوبد
اوزان جلوي چشم نا محرمان رژه مي رود
پشت و روي همه ي تخته سنگها
يكي شده است ديگر
و نمي دانم چرا بوي اين خيابان زرتشت
حالم را بهم مي زند اين روزها
دلم براي نوزده سالگيم گيج مي رود
براي شعر
كوچه هاي فرعي
خانه اي كه نامش را از ياد برده ام
كتابخانه ي آهني خاك گرفته
و صداي عجيب تو.
نگاه مي كني
سرم را بالا مي برم
پلنگ مي شوم
ماه را به گرمي غزل هايت مي اندازم
خواب به خاطراتم گره مي خورد
در باز مي شود
به سفره ي گل دار نشسته اي
صدايم مي كني
دل تنگي هايم را مي خنداني
شعري روي سرم پر پر مي كني
شاعر مي شوم
و به « مهرتاش طايفه » مي گويم
صداي تِق ِ كتف ِ تو هم حتي
كه مي گفتي زير جنازه اش در آمده
و ماجراي سوم شهريور شصت و نه
خيالي بود.

خيابان زرتشت
بوي همان روزها را مي دهد نازنين.






------------------------------------------------------




نامه ي فداي چه كسي شوم !؟
...................................


ومن
كنار يكي از اين كوچه ها
پنجره اي دارم
مي نشينم
به آسمان حرف هاي آنچناني حواله مي دهم
به ريسمان غش غش
به نگاه تو بي حالت
و به همين دقايق اكنون با آزادي تمام
مي خندم.
نگاه مي كنم
رج مي زني
خيالت هم نمي رسد حتي
سلطنت ،
از دوش ارديبهشت
به حلق من كه گلاويز شد
آخرين نامي كه خواندم
اسم چه كسي بود.
و خودت بهتر مي داني
نامه ها كه از صندوق باز مي شدند
حرف حسابشان كدام بود.
امروز هم
كه همه ي اهالي محله
شاعر شده اند
حكايت اين قلم
و تعريف بلوغ سينه هاي تو
به حال آورده شان
اگر براي خواب اين خانه
نامه هاي فداي چه كسي شوم
مي بارد
حرف هاي آقاي كلاغ را
از نگاه تو
تا نيم نگاه باد
خبر مي آرد و من
دلي را كه نداشته ام
به آتش شعر مي سوزانم
نگاه مي اندازم
نشسته اي ،
نگاه مي اندازم
خبر مي آيد،
نگاه مي اندازم
نمي بينمت ...
صدايم ،
كنار بر جستگي لب هام به خواب مي رود
و هزار حرف نيمه را
براي تمام شدن اين نامه
به دست باد مي سپارم
قسم به آنكه براي بردن تو
خواب آشفته مي بافد .
قسم به من
كه براي تو مي روم
قسم به غروب جمعه ي شهريور !
و پنجره ي نيمه باز من
بالاي همين كوچه ي نيستان دوم
و قصه ي ما
كه به آخر نخواهد رسيد ...

تمام




......................


پسوند اخوان ثالثي :

اي تكيه گاه و پناه
زيبا ترين لحظه هاي
پر عصمت و پر شكوه
تنهايي و خلوت من

 Majid | 8:21 PM 


Comments: Post a Comment




Someone who isn`t like Anyone

شعرهاي محمـد مجيـد ضرغـامي
فرستادن نظرات

آرشيو

...........

با عرض پوزش - :
هرگونه برداشت مطالب اين وبلاگ به هر شكل از اشكال جهت چاپ و انتشار بدون اجازه كتبي صاحب وبلاگ ممنوع است و استفاده اشعار و مطالب در وبلاگ هاو سايت ها با آوردن نام صاحب وبلاگ و گذاشتن لينك اين وبلاگ مجاز است

...........


تورا بخير و ما را بال ِ سنجاقك




(اسم اين كتاب)
(سلطنت ارديبهشت نيست)
شعر و طرح هاي محمد مجيد ضـرغامي
....
مجموعه شعرهاي در دست نشر:
من و گنجشك هاي طبقه ي هفتم برج سفيد / دور دنيا در هشتاد شعر / ( آ ) ي با كلاه / عبور از جهان هاي ذهني

...........



موسسه فرهنگی هنری اهورا


( کانون تبلیغاتی اهورا )

مبتكر باز توليد آثار و تصاوير شاعران كهن و مدرن ايران در قالب پوستر، كارت پستال و تقويم براي اولين بار در ايران
.........................





انتشارات سرزمين اهورايي


ناشر كتاب هاي نفيس، هنري،
ديوان اشعار و كتاب هاي ايرانشناسي، تخت جمشيد و ...


دفتر مركزي:
22866858-22866859-
مرکز پخش:22882011
فروشگاه تجريش:
22720409



..........................




منتخب مصاحبه ها و مقالاتم در مطبوعات:
......

لطفن از حراج شاعر دست بردارید!
( به بهانه حراج وسایل شخصی احمد شاملو توسط فرزند ذکور) - نشریه رویش



ليسبون آخر دنيا است - روزنامه شرق


روزنامه همشهري - چفت و بستي براي بازار آشفته ي مواد فرهنگي


بسوي بيداري علمي - فرهنگي
مجدد آفريقا

ورود ديسکهاي نوري در عصر انفجار اطلاعات

نمايشگاه بين المللي کتاب تهران
در نيمه ي راه!؟

گفتگوئي با خانم «رزا بردي گالييه وا »
قزاقستان چه خبر !؟

به بهانه نمايشگاه کتاب کودکان آفريقائي
سلام بر نايروبي

کتابخانه ي مرکزي دانشگاه تهران
کدام مرکز اسناد !؟

ديروز و امروز حسينيه ارشاد

صداي پاي آب يا غرش سيلاب !؟

از پيروزي تا شيکاگو !
گفتگوئي با« داوود رشيدي »

حرفهائي از صميم دل
گفتگوئي با« خسرو شکيبائي»


دين يا دنيا
گفتگو با« عليرضا خمسه »

درد دلهاي يک هنرمند
گفتگو با «امين تارخ»

گفتگو باخانواده ي « حميد عليدوستي »

پاي درد دلهاي « محمود معمار »



* * *



دوستان


***
سايتهائی که می بينم :
.....
دکتر علی شريعتی
بنياد شريعتی
احمد شاملو
غلامحسين غريب و خروس‌جنگي
يدالله رويائي
صمد بهرنگی
پرويز شاپور
فروغ فرخزاد
عباس معروفی
کلاغ
ماني ها
دیگران
رضا قاسمی ( دوات )
کاپوچينو
آينه
پندار
مشاهير
گلستان
دوهفته نامه فروغ
دريچه
کتاب هفته
بزرگان ايران در جهان


***
















خارج از برنامه:

حافظه ي حجم
و پاسخ به تهي بودگي
( نامه ي سيد علي صالحي
به يد الله رويايي )

"اهورا"


هي................جو!

به بهانه ي روز شعر و ادبيات فارسي

در سرزمين قد كوتاهان

……………………… حرف هايي به بهانه ي تئاتر " من از كجا عشق از كجا "فروغ فرخزاد به روايت و كارگرداني پري صابري – تئاتر شهر آبان و آذر83


ماهي سياه كوچولو - خروس جنگي و يادي از سيروس طاهباز

1383 هنر نزد ايرانيان است و بس ! - حرفهائي به بهانه ي ( ادبيات داستاني در وب ) نشست حاشيه اي جشنواره وب

من دلم سخت گرفته است از اين ميهمانخانه ي مهمان كش روزش تاريك

فروغ فرخزاد از زاويه اي ديگر

مسيحا برزگر،دارينوش و سگ کشي

مدرن، پسامدرن و ساختارشکني

از ماست که بر ماست

احمد رضا احمدي،چلچراغ وکارنامه

شمس پرنده نبود ( به بهانه نمايش شمس پرنده خانم پري صابري









AHOORACARD
AHOORA - Yahoogroup
AHOORA - Orkut
AHOORA - Fotopages
AHOORA - Fliker





































Free counter