اعترافات حوا – براي بند ِ ناف آدم
............................................
« ُقل اَ ُعوذُ بِربِ الفَلَق »
قسم به باران
آنگاه كه براي زمين از نام تو مي بارد.
و قسم به روز دوازدهم
كه آدم از وراي سينه هاي زن
به آسمان كه مي رسيد
سيب ها برايش آواز مي خواندند.
و قسم به سهم نخل هاي بيكار
آن هنگام كه عابران
دست هاشان را
پاي آن مي كارند .
و قسم به وسوسه ي شيطان
كه از نور هم روشن تر است
و در كنار پرتو آن
دستهاي بر افراشته
سهم آسمان را به ريسمان مي بافند.
و قسم به تناقض الفاظ
به آن زمان كه در رسد
آدم حوالي چهار راه اول
براي سر گيجه هاي بعد از ظهر
شعر هاي عاشقانه ببافد.
و قسم به بلا تكليفي اين دل تنها
كه از تو نشان مي گيرد .
و قسم به فريب عاشقانه ي حوا
كه آزادي را
به تن پوش انجير وا نهاد
بر زمين پرتاب شد .
و قسم به من ،
كه براي تنهاييت
از رحم كه بيرون مي آمدم
نشان تو را جستم
و نگاه كه مي چرخاني
خوشه هاي گندم دانه دانه مي شود.
خواب مي روم
ستاره ها باز مي شوند
بيدارم مي كني
قلم را به دستهاي انسان مي سپاري
و حكايت ناف آدم و حوا
بيكار مي ماند.
83/8/5
.............................
پسوند اهورائي :
صحبت حور نخواهم
كه بود عين قصور،
جز خيال تو
- اگر
با دگري
پردازم ...
..........................
پسوند بي ربط :
مسئله بر سر ناف آدم و حوا است ! - مي گويند اگر كتاب مقدس گفته است آدم و حوا را نمونه ي انسان كامل آفريديم پس بايد مثل هر انسان كاملي از نظر فيزيكي آنها هم ناف داشته باشند . حال اگر ناف داشته باشند پس از مادري زاده شده اند و مشگل مي شود صد تا !!!
براي پيگيري وجود ناف آدم و حوا به كتاب زير مراجعه نماييد ! :
" Do ADAM and EVE have navels "