اهـورا

 






26 February, 2005

سه شعر :

1- باور كنيد خانم Ratareni

………………………..


به نقطه هاي اين شعر
و چشم هاي تو
كه گرد
روي همين خطوط

به شب هاي زمستاني
و دستهايت
كه گيلاس ها را چيده اند ديگر

به همين لحظه ها
كه گفته اي خارجي شده اي
و امضاء هاي فرنگي
زيرش مي اندازي !

به كوچكترين فرشته ي خدا – شايد
به هزار و يك دليل ديگر
به هزار و
يك
دليل ديگر،
شايد ....


بمبئي / دهم فوريه


........................................



2-
Some Time... s...

………………………….

بعضي وقت ها
شعر گفتن براي من
بالا تر از تحرك خطوط
بالا تر از انتها
بالا تر از نگاه تو – حتي

بعضي وقت ها
شعر زير و رويم را
مي گويد.
خط مي شوم
راه
راه
نقطه مي شوم
فشارم مي دهد.

بعضي وقت ها
شعر را مي گردانم
كلافه مي شود
روي همين خطوط
بالا مي آورد.

بعضي وقت ها
مثل بعضي وقت هاست
مثل وقت هاي ديگر
بعضي ...




بنگلور/ بيستم فوريه


...........................................




3- حكايت عيسي خان
و بيست و سوم فوريه

..........................


خال هندو
دانه هاي فلفل
رنگ حنا ...

مسافر به انتهاي خطوط رسيد
آسمان از خنده هاي يك ريز
اشك مي ريخت
و تمام گنجشك هاي عالم
به دفتر هاي خاطرات
نك مي زدند.
نگاه آدم
هوا را مي لرزاند – و حوا
به نقطه هاي شعر
مست بود.

خال هندو
دانه هاي فلفل
رنگ حنا ...




دهلي/ بيست و چهارم فوريه

............................


پسوند اهورائي:

چرخ بر هم زنم ار
غير ِ مرادم گردد.
من،
نه آنم
كه زبوني كشم از
چرخ ِ فلك !


..........................


پسوند بي ربط:

آورده اند كه ملا ي نصرالدين نام شهره ي آفاق و ايام مردم ستيز و جوان گريز – آفاق را در نورديده به يك نگاه – آدينه روزي ديگر از برِ شهر ِ بي نشان قصه ، دل تنگ و گرفته از يار و ديار و رفيق و غير و نارفيق و آه و نال هاي غريب، بار برگفتي و به آسمان ديگر رو كردي به انتظار شادماني
القصه – دو روزي از خوشي ملا نگذشته بود كه راويان اخ بار خبر به بال كبوتر زدند كه : اي ملا ! چه نشسته اي كه مردم ديار از نا ملايمات زمانه به اشك و آه مي گذرانند و روزي نيست كه خبر هاي طاق و جفت ِ آن چناني بر نخيزد مر مردم ِ بي چاره ي نالان شهر قصه را- آه و اندوه مردم يك ور – آوار و برف زمستاني دگر ور ، مجالس ماتم از حد برون و تو بيرون از شهر به قصه ي ديگر به شادي اندرون و ما به چشم حسادت آه حوالت اگر بر نتابي مر دوستان وا مانده ي شهر قصه را كه از دوريت بي تاب و تو نباشي كسي نيست تا سخن هاي درشت و نابسود حوالت دهند آن دوستان از دور به انتظار ..
القصه – ملا بشد و به خود آمد كه : اي ملا ! تو ديگر چه ملائي شده اي مر اين زمانه را كه دوستان به اندرون و تو به شادي بيرون كه روا مباشد دل بريدن از دوستان گرمابه و گلستان حتي اگر به دل نا خوشي و قهر به بزم از ما بهتران – مخلص كلوم ، ملا آن چنان بر سر دو راهي ماند مر اين ماتم و شادي و جشن كامراني و مجلس سوگ را كه ندانست بايد دل بر كند و سرور دل پيش گيرد خانه ي همسايه را يا به خانه آيد و دامن غم در بر گيرد ..!؟
القصه – آورده اند كه ملا از آنجايي كه بسيار ملا بودندي تمام راه در فكر فرو كرده بود انديشه را كه چه كند با اين غم خانگي و شادي همسايه كه بشايد اين برنامه ريزي را و ختم كلام ان كه ملا انديشيد – لب ديوار بر آمد – لنگ بگشود و پائي در اين خانه، پاي ديگر در خانه ي شاد همسايه به شادي و غم همسرود و به همزمان چنين بخوانيد :
صل الا محمد – ايشالا مباركش باد
القصه – راويان اخ بار و حافظان الفاظ آورده ا ند كه ملا پس از اين چاره كه شادي را بجست و ياد دوستان ماتم زده را فرو مگذاشت آنچنان لنگش باز بماند كه فردا روزي كه به شهر قصه باز آمد به دلداري ياران و به هزار زحمت دست بشست از ديار از ما بهتران ، مفتشان شهر قصه تمام دفتر و ديوان ملا گرو گرفتندي به اتهام باز بودن لِنگ و لَنگ بودن پا هاي ملا و به همين مناسبت !!! تمام انگشتهاي ملا را در رنگهايي فرو كردند و به كاغذهايي زدند تا بعد از اين مقال، هر چه دلشان خواهد بنويسند بالاي آثار انگشتان مبارك ملا
و القصه – ملا كه بسيار ملا بود نترسيد – خنديد و ايدون نگاشت :
عزيز جان ! جانت بي بلا – انگشتان به چه كار آيدشان ؟ خيال كن تحفه ي هند ! باشد حوالت دوستان !
83/12/8

 Majid | 5:56 PM 


Comments: Post a Comment




Someone who isn`t like Anyone

شعرهاي محمـد مجيـد ضرغـامي
فرستادن نظرات

آرشيو

...........

با عرض پوزش - :
هرگونه برداشت مطالب اين وبلاگ به هر شكل از اشكال جهت چاپ و انتشار بدون اجازه كتبي صاحب وبلاگ ممنوع است و استفاده اشعار و مطالب در وبلاگ هاو سايت ها با آوردن نام صاحب وبلاگ و گذاشتن لينك اين وبلاگ مجاز است

...........


تورا بخير و ما را بال ِ سنجاقك




(اسم اين كتاب)
(سلطنت ارديبهشت نيست)
شعر و طرح هاي محمد مجيد ضـرغامي
....
مجموعه شعرهاي در دست نشر:
من و گنجشك هاي طبقه ي هفتم برج سفيد / دور دنيا در هشتاد شعر / ( آ ) ي با كلاه / عبور از جهان هاي ذهني

...........



موسسه فرهنگی هنری اهورا


( کانون تبلیغاتی اهورا )

مبتكر باز توليد آثار و تصاوير شاعران كهن و مدرن ايران در قالب پوستر، كارت پستال و تقويم براي اولين بار در ايران
.........................





انتشارات سرزمين اهورايي


ناشر كتاب هاي نفيس، هنري،
ديوان اشعار و كتاب هاي ايرانشناسي، تخت جمشيد و ...


دفتر مركزي:
22866858-22866859-
مرکز پخش:22882011
فروشگاه تجريش:
22720409



..........................




منتخب مصاحبه ها و مقالاتم در مطبوعات:
......

لطفن از حراج شاعر دست بردارید!
( به بهانه حراج وسایل شخصی احمد شاملو توسط فرزند ذکور) - نشریه رویش



ليسبون آخر دنيا است - روزنامه شرق


روزنامه همشهري - چفت و بستي براي بازار آشفته ي مواد فرهنگي


بسوي بيداري علمي - فرهنگي
مجدد آفريقا

ورود ديسکهاي نوري در عصر انفجار اطلاعات

نمايشگاه بين المللي کتاب تهران
در نيمه ي راه!؟

گفتگوئي با خانم «رزا بردي گالييه وا »
قزاقستان چه خبر !؟

به بهانه نمايشگاه کتاب کودکان آفريقائي
سلام بر نايروبي

کتابخانه ي مرکزي دانشگاه تهران
کدام مرکز اسناد !؟

ديروز و امروز حسينيه ارشاد

صداي پاي آب يا غرش سيلاب !؟

از پيروزي تا شيکاگو !
گفتگوئي با« داوود رشيدي »

حرفهائي از صميم دل
گفتگوئي با« خسرو شکيبائي»


دين يا دنيا
گفتگو با« عليرضا خمسه »

درد دلهاي يک هنرمند
گفتگو با «امين تارخ»

گفتگو باخانواده ي « حميد عليدوستي »

پاي درد دلهاي « محمود معمار »



* * *



دوستان


***
سايتهائی که می بينم :
.....
دکتر علی شريعتی
بنياد شريعتی
احمد شاملو
غلامحسين غريب و خروس‌جنگي
يدالله رويائي
صمد بهرنگی
پرويز شاپور
فروغ فرخزاد
عباس معروفی
کلاغ
ماني ها
دیگران
رضا قاسمی ( دوات )
کاپوچينو
آينه
پندار
مشاهير
گلستان
دوهفته نامه فروغ
دريچه
کتاب هفته
بزرگان ايران در جهان


***
















خارج از برنامه:

حافظه ي حجم
و پاسخ به تهي بودگي
( نامه ي سيد علي صالحي
به يد الله رويايي )

"اهورا"


هي................جو!

به بهانه ي روز شعر و ادبيات فارسي

در سرزمين قد كوتاهان

……………………… حرف هايي به بهانه ي تئاتر " من از كجا عشق از كجا "فروغ فرخزاد به روايت و كارگرداني پري صابري – تئاتر شهر آبان و آذر83


ماهي سياه كوچولو - خروس جنگي و يادي از سيروس طاهباز

1383 هنر نزد ايرانيان است و بس ! - حرفهائي به بهانه ي ( ادبيات داستاني در وب ) نشست حاشيه اي جشنواره وب

من دلم سخت گرفته است از اين ميهمانخانه ي مهمان كش روزش تاريك

فروغ فرخزاد از زاويه اي ديگر

مسيحا برزگر،دارينوش و سگ کشي

مدرن، پسامدرن و ساختارشکني

از ماست که بر ماست

احمد رضا احمدي،چلچراغ وکارنامه

شمس پرنده نبود ( به بهانه نمايش شمس پرنده خانم پري صابري









AHOORACARD
AHOORA - Yahoogroup
AHOORA - Orkut
AHOORA - Fotopages
AHOORA - Fliker





































Free counter