اهـورا

 






26 November, 2005




اداي دين به معلم شعر
.................................



جمعه گذشته منوچهر آتشي را از تالار رودكي به بوشهر بردند تا او را به دست سرد خاك بسپارند.
آتشي شاعر بود، معلم شعر بود و نامي بود كه چند دهه را به هم مربوط مي كرد. او از نسل شاعران بعد از نيما است كه ابتدا با همان اشعار نيمايي شروع كرد و به زبان خاص خود با تمام ريزه كاري هاي شعر امروز و علايق خاص خود كه دستمايه اي از زبان محلي دشتستان و بوشهر است رسيد . او زبان حماسي و روايي خاص خود را داشت و از جمله شاعراني بود كه زباني پويا و هم جهت با زمان امروز داشت.
اگر عموم مردم آن طور كه بايد اشعار آتشي و ديگران چون او را نشناختند غير از شخصيت شاعرانه ي آنها عوامل ديگري نيز موجب اين ناشناس ماندن گرديد كه به نظر من مهم ترين آنها هم نسلي اين شاعران بزرگ با احمد شاملو است.
در حقيقت آن سر پناهي كه بامداد براي شعر زمان خود ساخت به قدري گسترده بود كه بسيار شاعران بزرگ ديگر مانند آتشي، سپانلو، احمدي، تميمي، جلالي،منشي زاده و ديگراني چون آن ها را گرفتار سايه ي خود كرد و شايد اگر آنها در زمان ديگري زندگي مي كردند، بيشتر مورد توجه و البته شناخت عموم قرار مي گرفتند. البته مخاطبين آشنا با شعر امروز زبان و سبك شعر آتشي و ديگران ِ مانند او را خوب مي شناسند و براي مثال از فروغ فرخزاد نقل است كه در زماني گفته است وقتي اشعار آتشي را مي خواند حسرت مي خورد كه چرا او نمي توانند مثل آتشي شعر بگويد ( نقل از مضمون )
اما آن چه آتشي را تا اين اندازه مورد توجه اقشار مختلف ادبيات اين روزها قرار داده است ، نوع منش او است. آتشي نقطه برخورد چند نسل و چند قوم و چندين گروه ادبي با گرايشات مختلف ايدوئولژي است. او كه هم نسل و هم پياله بامداد، اخوان ثالث و ديگران ِ مانند آنها است به دليل علاقه ي زياد به آموزش و برقراري كارگاه هاي مختلف شعر در چند دهه حكم معلمي شاعران زيادي را دارد كه خود، بدون برخورد عقيده اي به آنها آموزش و بال و پر داد . در بين شاگردان آتشي شاعران زيادي ساخته شدند كه از نظر ايدوئولوژي هر گروه، گرايشات خود را داشتند و البته اكثر آنها احترام معلم خود را داشتند. از طرفي آتشي كه خود زاده ي دشتستان و بوشهر بود به دليل علاقه ي خود به زبان محلي آن منطقه نقطه ي آشنايي شاعران جنوب با كانون هاي ادبي پايتخت بود و اين خصوصيات آتشي بود كه او را در شعر امروز تبديل به چهره اي ماندگار كرد.
آن جنجالي كه پيرامون اهداء جايزه ي چهره ي ماندگاري كه به آتشي داده شد به راه افتاد و نظر هاي موافق و مخالف در گروه هاي مختلف نشان داد كه هيچ كدام از طرفين دعوا شناخت درستي از شخصيت خاص منوچهر آتشي ندارند.
از يك طرف مخالفين، مدعي بودند كه آتشي آن چهره ي ماندگار ادبي ( كه مد نظر آن ها بود ) نيست چون چنين و چنان بوده و نبوده ! و از طرفي رفقاي آتشي كه دادشان از پذيرش آن جايزه از سوي او در آمده بود و كم لطفي را تا جايي كشاندند كه برچسب هايي مثل سانسور چي و و و به او زدند...

كم نيست اتفاقاتي نظير اين حرف هاي تكراري كه به خاطر ديد اشتباه ما و نگاه زنگي زنگي و رومي رومي ما در مورد بزرگان اين مملكت پيش مي آيد.حرف هاي عجيبي كه پيرامون اين جايزه ادبي زدند شاعر را آن قدر رنجاند كه منتظر مرخص شدن از بيمارستان بود تا پاسخ خود را به همه بگويد و دريغ كه نتوانست از بيمارستان خارج شود و قلبش از تپش ايستاد..

شايد منوچهر آتشي با قبول جايزه از مقامات رسمي جمهوري اسلامي در پي آشتي دادن آنها با گروه پراكنده ي شاعران معاصر ايران بود. كاري كه او كرد جسارتي مي خواست كه شايد تنها خود آتشي از پس آن بر مي آمد. براي همين دو طرف اين جنجال در شوك آخرين رفتار هنري او سر درگم ماندند و بعد، مراسم خداحافظي با معلم شعر به گرو كشي عجيبي تبديل شد كه دست اندركاران به بهانه ي درخواست شاعران و نويسندگان جنوب، در دقيقه نود خبر تدفين او در بوشهر را اعلام كردند و حتي خوش خبري مسئولين در ساخت مزاري آبرومند براي او دل شاگردان و دوست داران آن طرف خطي آتشي را شاد نكرد، چرا كه در همان ساعت گرو هاي ديگري در امام زاده طاهر كرج و كنار مزار بامداد و گلشيري در انتظار آمدن منوچهر آتشي بودند و دريغا كه آن جمع، تنها به شعر خواني براي او بسنده كردند و بعد آن كش مكش ِ زشت بعد از مراسم مقابل تالار وحدت و ماجراي امضاء و حرف هاي ديگر ....



منوچهر آتشي معلم تيز بيني بود كه تنها كافي بود شاگرد، كمي شاعر باشد ! آنوقت او مي توانست راه شاعر شدن شاگرد را هموار كند. بعضي از شاعران را ديده ام كه كافي است چند جلسه به شاگردي آنها بروي، چه رسمن شاگرد باشي چه در مقام شاگردي بر آيي و من آنها را به چشم فرستنده اي ديده ام كه كافي است شاگرد، شاعر باشد و بتواند طول موج شاعرانه ي خود را با آن ها تنظيم كند و بعد به كار خودش مشغول شود كه گرفتار يك زباني با آنها نشود. منوچهر آتشي را مانند بامداد، اميد و مشيري از آن دست ديدم. سيد علي صالحي را نيز ...
آتشي معلم شعر نام آشنايي بود. معلمي كه نقطه ي برخورد چند نسل، چند قوم، چند انديشه و چندين و چند گروه و كانون شعري بود . معلمي كه صدا و رفتارش از يادم نمي رود و رسم الخط نامش مرا ياد عبدوي جط مي اندازد كه از تپه هاي ساكت گزدان بالا مي رود...

تمام


.......
عكس هاي مراسم تالار وحدت

.......

پسوند:
در فكر اين روزهاي سنگنين بودم- روزهاي عجيبي كه هر طرف سر مي چرخاني بوي چرند و پرت هايي از آن دست كه افتد و داني مي آيد. حرف هايي كه دهان هاي گويندگانشان كه سهراب گفت: گلخانه ي فكر هايشان است و مي داني كه " كي شعر تر انگيزد/خاطر /كه حزين باشد؟" و من باور ندارم انسان هاي گوينده را و... خودت بهتر مي داني كه : دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر/ كاز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست
در فكر اين روزها بودم و آدم هايي مثل آتشي كه خبر مرتضي مميز را پخش كردند. زمان اين روزها انگار زمان سهراب كش شده است. زمان نخبه كش - زمان ماندگار كش !
بعد نگاه كه مي كني تنها افسوس و افسوس
تا كي زمان بگردد و از اين دست باز ببار آرد از اين گله ي بي چراي خواب زده ي امروز

دريغا
ما بي چرا زندگانيم و آنها
به چراي خود
آگاهان

 Majid | 8:49 PM 


Comments: Post a Comment




Someone who isn`t like Anyone

شعرهاي محمـد مجيـد ضرغـامي
فرستادن نظرات

آرشيو

...........

با عرض پوزش - :
هرگونه برداشت مطالب اين وبلاگ به هر شكل از اشكال جهت چاپ و انتشار بدون اجازه كتبي صاحب وبلاگ ممنوع است و استفاده اشعار و مطالب در وبلاگ هاو سايت ها با آوردن نام صاحب وبلاگ و گذاشتن لينك اين وبلاگ مجاز است

...........


تورا بخير و ما را بال ِ سنجاقك




(اسم اين كتاب)
(سلطنت ارديبهشت نيست)
شعر و طرح هاي محمد مجيد ضـرغامي
....
مجموعه شعرهاي در دست نشر:
من و گنجشك هاي طبقه ي هفتم برج سفيد / دور دنيا در هشتاد شعر / ( آ ) ي با كلاه / عبور از جهان هاي ذهني

...........



موسسه فرهنگی هنری اهورا


( کانون تبلیغاتی اهورا )

مبتكر باز توليد آثار و تصاوير شاعران كهن و مدرن ايران در قالب پوستر، كارت پستال و تقويم براي اولين بار در ايران
.........................





انتشارات سرزمين اهورايي


ناشر كتاب هاي نفيس، هنري،
ديوان اشعار و كتاب هاي ايرانشناسي، تخت جمشيد و ...


دفتر مركزي:
22866858-22866859-
مرکز پخش:22882011
فروشگاه تجريش:
22720409



..........................




منتخب مصاحبه ها و مقالاتم در مطبوعات:
......

لطفن از حراج شاعر دست بردارید!
( به بهانه حراج وسایل شخصی احمد شاملو توسط فرزند ذکور) - نشریه رویش



ليسبون آخر دنيا است - روزنامه شرق


روزنامه همشهري - چفت و بستي براي بازار آشفته ي مواد فرهنگي


بسوي بيداري علمي - فرهنگي
مجدد آفريقا

ورود ديسکهاي نوري در عصر انفجار اطلاعات

نمايشگاه بين المللي کتاب تهران
در نيمه ي راه!؟

گفتگوئي با خانم «رزا بردي گالييه وا »
قزاقستان چه خبر !؟

به بهانه نمايشگاه کتاب کودکان آفريقائي
سلام بر نايروبي

کتابخانه ي مرکزي دانشگاه تهران
کدام مرکز اسناد !؟

ديروز و امروز حسينيه ارشاد

صداي پاي آب يا غرش سيلاب !؟

از پيروزي تا شيکاگو !
گفتگوئي با« داوود رشيدي »

حرفهائي از صميم دل
گفتگوئي با« خسرو شکيبائي»


دين يا دنيا
گفتگو با« عليرضا خمسه »

درد دلهاي يک هنرمند
گفتگو با «امين تارخ»

گفتگو باخانواده ي « حميد عليدوستي »

پاي درد دلهاي « محمود معمار »



* * *



دوستان


***
سايتهائی که می بينم :
.....
دکتر علی شريعتی
بنياد شريعتی
احمد شاملو
غلامحسين غريب و خروس‌جنگي
يدالله رويائي
صمد بهرنگی
پرويز شاپور
فروغ فرخزاد
عباس معروفی
کلاغ
ماني ها
دیگران
رضا قاسمی ( دوات )
کاپوچينو
آينه
پندار
مشاهير
گلستان
دوهفته نامه فروغ
دريچه
کتاب هفته
بزرگان ايران در جهان


***
















خارج از برنامه:

حافظه ي حجم
و پاسخ به تهي بودگي
( نامه ي سيد علي صالحي
به يد الله رويايي )

"اهورا"


هي................جو!

به بهانه ي روز شعر و ادبيات فارسي

در سرزمين قد كوتاهان

……………………… حرف هايي به بهانه ي تئاتر " من از كجا عشق از كجا "فروغ فرخزاد به روايت و كارگرداني پري صابري – تئاتر شهر آبان و آذر83


ماهي سياه كوچولو - خروس جنگي و يادي از سيروس طاهباز

1383 هنر نزد ايرانيان است و بس ! - حرفهائي به بهانه ي ( ادبيات داستاني در وب ) نشست حاشيه اي جشنواره وب

من دلم سخت گرفته است از اين ميهمانخانه ي مهمان كش روزش تاريك

فروغ فرخزاد از زاويه اي ديگر

مسيحا برزگر،دارينوش و سگ کشي

مدرن، پسامدرن و ساختارشکني

از ماست که بر ماست

احمد رضا احمدي،چلچراغ وکارنامه

شمس پرنده نبود ( به بهانه نمايش شمس پرنده خانم پري صابري









AHOORACARD
AHOORA - Yahoogroup
AHOORA - Orkut
AHOORA - Fotopages
AHOORA - Fliker





































Free counter