اهـورا

 






11 December, 2005

يك ميز گرد، دوفنجان و اين همه فكر
..............................................


ماه ميان حباب هاي فنجان
منظومه ي خورشيدي از زبان تلخ تر است.
تنم - قصيده اي بلند مي شود
بند هاي لباس از زير
رو مي آيد
سفيد .............. از شانه هاي قهوه
شير......شكر....... تلخي را بيشتر دوست دارم.
لب هايت - عاشقانه ي غزل است
گوش هايم بدهكار نيست
نگاه مي كند
نمي گيرد از شعر، گير مي دهد:
" مگر آدمي نبودي كه اسير ديو گشتي !؟"
آدم بودم،
گشتم گشتم گشتم ................ هي
اسير شدم .......... سير شدم............ از زندگي
( عيب تو اين است كه تقويم نمي خري )
ديو، كت شلوار ايكات پوشيده است
به من كه نگاه مي كند .... هميشه ي خدا ... گره ي كراواتش را كيپ مي كند
دهانش بوي كافه گلاسه مي دهد
دست مي دهد،
دست من هم كه دست خودش نيست ...... دست تو ..... دست هيچ كس
آدم به دنيا آمدم ...... اسير شدم ........... سير شدم
فرشته ها صف كشيدند.
حركت كردم ........... بركت شد
گير كردم ................ ميان اين همه نخ .............. گير كردم
چراغ ها سبز مي شدند .... يادم نمي آمد
چراغ ها روشن ......... خاموش ............ روشن
به جا آوردم.
فرشته ها نخ ها را پهن كرده بودند
يكي يكي ........ مي دادند
خالي بودم ...... ُپر مي شدم
شبيه مركب چهار رنگ ....... سياه، زرد، آبي، قرمز
رنگ ها روي هم مي خوردند و من
از ميان آنها فرار مي كردم
تصاوير به كاغذ ها .......... به دلم چسبيدند
چاپ اول براي آسمان ...... چهارم به خاطر تو ..... چهاردهم قرص ماه
مو هايش را كنار زدم .......... پشت گوش هاش ..... تابيد
فنجان دورش را گرفت ................ زير حباب ها رو بود
مثل ستاره ها مي تركيدند ......... از تراكم ........... َبنگ !
بيگ ... بنگ .......َبنگ بنگ بنگ
دواير بي فرم مي شدند ...... ديدمش
خورشيد هم آنقدر كه مي گفتند بزرگ نبود
راه شيري زير لب هام ............... لام تا كامم تلخ است
و از تو كه پنهان نيست
آفتاب را گرفته است به تنش
بندها را كنار مي زنم................ بوي قهوه آدم را يك طوري مي كند!
كاغذ ها را زير تخت مي گذارم ........... خوب !؟
- نگاه مي كنم، نگاهم مي كند -
" مگر آدمي نبودي !؟ "
آدم بودم................ اما، اما، اما
اسير شدم ،
از زندگي اين روزها سير ......... سير .. سير
( عيب تو اين است كه ساعت را نمي شناسي )
حالا خيال مي كنم
خوا ب هم چيز خوبي است.



19/9/84


................

پسوند اهورائي:

با هيچكس نشاني
- ز آن دلستان
نديدم
يا من خبر ندارم
يا اونشان ندارد !

 Majid | 6:01 PM 


Comments:
salam: kheili aali bud... ajab eibhaee!! eibhaee ke engar atrafianeman dashteand!...ba inke boland bud hamasho khundam va az bazi jahash kheili bishtar lezat bordam
movafagh bashy...
 
Post a Comment




Someone who isn`t like Anyone

شعرهاي محمـد مجيـد ضرغـامي
فرستادن نظرات

آرشيو

...........

با عرض پوزش - :
هرگونه برداشت مطالب اين وبلاگ به هر شكل از اشكال جهت چاپ و انتشار بدون اجازه كتبي صاحب وبلاگ ممنوع است و استفاده اشعار و مطالب در وبلاگ هاو سايت ها با آوردن نام صاحب وبلاگ و گذاشتن لينك اين وبلاگ مجاز است

...........


تورا بخير و ما را بال ِ سنجاقك




(اسم اين كتاب)
(سلطنت ارديبهشت نيست)
شعر و طرح هاي محمد مجيد ضـرغامي
....
مجموعه شعرهاي در دست نشر:
من و گنجشك هاي طبقه ي هفتم برج سفيد / دور دنيا در هشتاد شعر / ( آ ) ي با كلاه / عبور از جهان هاي ذهني

...........



موسسه فرهنگی هنری اهورا


( کانون تبلیغاتی اهورا )

مبتكر باز توليد آثار و تصاوير شاعران كهن و مدرن ايران در قالب پوستر، كارت پستال و تقويم براي اولين بار در ايران
.........................





انتشارات سرزمين اهورايي


ناشر كتاب هاي نفيس، هنري،
ديوان اشعار و كتاب هاي ايرانشناسي، تخت جمشيد و ...


دفتر مركزي:
22866858-22866859-
مرکز پخش:22882011
فروشگاه تجريش:
22720409



..........................




منتخب مصاحبه ها و مقالاتم در مطبوعات:
......

لطفن از حراج شاعر دست بردارید!
( به بهانه حراج وسایل شخصی احمد شاملو توسط فرزند ذکور) - نشریه رویش



ليسبون آخر دنيا است - روزنامه شرق


روزنامه همشهري - چفت و بستي براي بازار آشفته ي مواد فرهنگي


بسوي بيداري علمي - فرهنگي
مجدد آفريقا

ورود ديسکهاي نوري در عصر انفجار اطلاعات

نمايشگاه بين المللي کتاب تهران
در نيمه ي راه!؟

گفتگوئي با خانم «رزا بردي گالييه وا »
قزاقستان چه خبر !؟

به بهانه نمايشگاه کتاب کودکان آفريقائي
سلام بر نايروبي

کتابخانه ي مرکزي دانشگاه تهران
کدام مرکز اسناد !؟

ديروز و امروز حسينيه ارشاد

صداي پاي آب يا غرش سيلاب !؟

از پيروزي تا شيکاگو !
گفتگوئي با« داوود رشيدي »

حرفهائي از صميم دل
گفتگوئي با« خسرو شکيبائي»


دين يا دنيا
گفتگو با« عليرضا خمسه »

درد دلهاي يک هنرمند
گفتگو با «امين تارخ»

گفتگو باخانواده ي « حميد عليدوستي »

پاي درد دلهاي « محمود معمار »



* * *



دوستان


***
سايتهائی که می بينم :
.....
دکتر علی شريعتی
بنياد شريعتی
احمد شاملو
غلامحسين غريب و خروس‌جنگي
يدالله رويائي
صمد بهرنگی
پرويز شاپور
فروغ فرخزاد
عباس معروفی
کلاغ
ماني ها
دیگران
رضا قاسمی ( دوات )
کاپوچينو
آينه
پندار
مشاهير
گلستان
دوهفته نامه فروغ
دريچه
کتاب هفته
بزرگان ايران در جهان


***
















خارج از برنامه:

حافظه ي حجم
و پاسخ به تهي بودگي
( نامه ي سيد علي صالحي
به يد الله رويايي )

"اهورا"


هي................جو!

به بهانه ي روز شعر و ادبيات فارسي

در سرزمين قد كوتاهان

……………………… حرف هايي به بهانه ي تئاتر " من از كجا عشق از كجا "فروغ فرخزاد به روايت و كارگرداني پري صابري – تئاتر شهر آبان و آذر83


ماهي سياه كوچولو - خروس جنگي و يادي از سيروس طاهباز

1383 هنر نزد ايرانيان است و بس ! - حرفهائي به بهانه ي ( ادبيات داستاني در وب ) نشست حاشيه اي جشنواره وب

من دلم سخت گرفته است از اين ميهمانخانه ي مهمان كش روزش تاريك

فروغ فرخزاد از زاويه اي ديگر

مسيحا برزگر،دارينوش و سگ کشي

مدرن، پسامدرن و ساختارشکني

از ماست که بر ماست

احمد رضا احمدي،چلچراغ وکارنامه

شمس پرنده نبود ( به بهانه نمايش شمس پرنده خانم پري صابري









AHOORACARD
AHOORA - Yahoogroup
AHOORA - Orkut
AHOORA - Fotopages
AHOORA - Fliker





































Free counter