|
01 July, 2006
حالا انگشت هايم را به جيب بر گردانده ام تعجبي ندارد، زمان را از دست داديد! ......................................................
چشم هايت شبيه تكليف من روشن است.
دلم مي خواهد بالاي اين همه ابر مداد هاي رنگي را حرام كنم. برگي بردارم و نشاني تو را رويش سبز كنم. توپ از دروازه ها عبور كند آدم ها فرياد بزنند شهر پر و خالي شود.
دلم براي " ب " مي سوزد. براي بوي بهار و بونه ي بابونه براي اين چند سال هجري خورشيدي اين همه راهي كه باز انگشت هايم – به صورت اتفاقي از بيخ گوش يكي گذشت. آدم ها از ندانم كاري كسل شدند يكي كنار اين شعر به خُر خُر افتاد به راه آمد، خواب خميازه را ديد. روزها تمام شدند.... َاه ................ حالم از اين روزهاي مثل هميشه از اين روزهاي هميشه ي مثل هم مثل تمام همه هاي هم همه آور كه حواسم را پرت مي كند به اين شهر باراني حوصله ام را مي برد بالاي سر بالاتر از سر كه مي برد بالا تر از تمام سر هاي سلامت... َاه ................ حالم از اين روزها از اين روز... ها !؟
عبور مي كنم؛ تن ها - ميان اين همه تن ها ميان اين همه تن ... ها .... يكي را يكي را مي خواهم كه نمي دانم كيست كسي كه چشم هايش شبيه تكليف من روشن موهايش را به دست باد كه مي سپارد نگاهم مي كند، چشم هايم را بسته ام. شهر از اين مردم خالي شده است. تو را مي بينم و من كه تنها تو را مي بينم و من كه شعر هايم را تو را مي بينم و من كه ساز را از صدا هستم...... مي خواني...... مي اندازي نگاهم مي كني، ابرو بالا مي اندازي و - خنده خنده پرتقال ها را پَر پَر مي كني.
ليسبون 14 June
..............................
پسوند اهورايي:
بدان َمثَل كه شب آبستن است - دور از تو ستاره مي شمرم تا كه شب چه زايد باز !؟
..........................
پسوند بي ربط:
عرض گردد گروهي حرف و پرسش آمده بود تا در اين بي ربط بنويسم اما راستش را بخواهيد امروز كه به هر حال دهم تير ماه است اتفاق جالب افتاد كه ديدم از تمام بي ربط هاي ديگر بي ربط تر است و چه مناسب براي اين پسوند كه به هر صورت در كل بي ربط است! باري از آن جايي كه ما مردم اين كشوربه هر شكل از اشكال مختلفه و ممكنه روز آمد، آپ ديت، آپ تو ديت و آپ بيرون از ديت هستيم امروز صبح براي گوشي تلفن همراه اين جانب يك فروند! اس-ام-اس جالب رسيد كه خواستم آن را در اين بي ربط بنويسم شايد براي دوستان مدرن- پست مدرن – ادبيات امروز و ديروز اين كشور كارساز باشد. و اما پيام خطي : نوروز 1385 در گيلان با تله كابين لاهيجان(AHRAR CO.)! باور كنيد اين اس- ام – اس امروز صبح به موبايل بنده رسيد! لطفن ن ن مخاطب محترم ادبيات امروز و پيشرو توجه فرمايد كه امروز به هر حال دهم تيرماه هشتاد پنج است.اين را هم گفتم كه بلكه به كار ادبيات معاصرين بيايد و از اين پسوند دست خالي بر نگردند- تمام*** بعد از بي ربط : راستش را بخواهيد كمي خنده ام گرفت و جاي شما خالي بلند بلند به ريش بعضي از حضرات كه آمده اند دقيقن-عينن و تمامن نوشته و شعر هاي نويسنده ي اين بي ربط را برداشته اند و سر هم كرده اند به عنوان شعر خنديدم. جالب اين جاست كه در كمال شجاعت خود و دوستان عزيزشان نيز لينك پراكني مي كنند و دعوتنامه م يدهند كه بيا و ببين ! بايد براي اين برداشتها ي خام و خنده دار چاره اي انديشيد شبيه آن مثل ِ يك خشت هم بگذار بر در ديگ - پيدا كردن اين آدم ها كه به راحتي كلمات- فكر و كار هنري ديگران را ميان نوشته هاي بي سر و ته خود چپانده اند به اسم شعر كار سختي نيست دور و بر خودتان و دوستان لينك پراكن را نگاه كنيد - اين بار اسم نمي آورم تا طرف مربوطه به هدف خود كه راه انداختن جنجال ديگر است نرسد اما بعدن ....؟يك چيز ديگر، روي سخنم با دوستان گرمابه و گلستان عزيزم نيست- لطفن اين حرف ها را به خودتان نگيريد!
|
|
|
|