اهـورا

 






07 April, 2007

.............


نوروز مبارك – نمي دانم چه مرگش شده بود باز اين صفحه خلاصه يكي آمد و راهش انداخت. پس زنده بودم – بي كار هم نبودم- تمام

خدارو شكر اين عيد بازي و ديد و بازديد گاهي احمقانه به آخر رسيد. نمي دونم آدم چه بدهي داره به مردم كه بايد پشت سر هم با آدم ها ي صد من يه غاز اره بده تيشه بگيره، هر روز يه عده آدمي كه هيچ حال و حوصله ي ديدنشون رو نداره تحمل كنه و گاهي براي رضاي خدا هم شده گرفتار حرف هاي خاله خشتك بازي بشه از اون نوعش كه از قضاي روزگار در دنياي مجازي حقيقي است و نويسنده به هزار و يك دليل سالي كه گذشت و از بهارش پيدا بود را در خلوت خود سبز كرد و قيد جمع و جورهاي مجازي و حقيقي را زد تا از كمند خشتك ها و خاله ها در امان باشد و انصافن هم كه چه ميكنه اين خلوتي! باور كنيد... جاي نشستن مستمر و تكراري دور هم و وِرر زدن به تره كمي تنهايي پيشه كنيد به قول آن كه گفت: حرف هايي است براي نگفتن ... به هر حال خوش حالم كه اين تعطيلات به قول يكي گاهي اوقات! ( البته با لهجه يه جايي ) نيز به خير و خوشي گذشت. ادم ها آمدند و رفتند و شاخ را كشيدند. علي ماند و حوضش و كاغذ هاي مچاله ... بله !؟ بعله.


من كاري به ژانر خاص اين اخراجي ها ندارم و به ميزان خنده ها و بو گند دهن هايي كه با اين قهقه ها بيرون پريدند و صف آن چناني جشنواره و اين ماجراها ندارم. از زمان فيلم فجر جشن و بزن وبكوبش مي خواستم بعد از ديدن فيلم آقاي دوكوهه اين را بنويسم كه نشد و حالا كوتاه بنويسم. از داستان و بازي گرداني و بازي كاراكتر هاي ريز و درشت اخراجي هاي 600 ميليوني كه بگذريم آدم شاخ در مي آره كه راستي راستي اين دست پخت آقاي اصول گراي دهه 60 و قلم گردان آنجوري دهه هفتاده !؟ خداروشكر آب ها كه راه افتاد شناگران را شناخيتم! اگر حكم ِ فيلم ارزشي بود كه آقاي دوكوهه ! سوزوكي آخرش هم آدم نشد تو اين فيلم و باز دست به قمه شد و خلاص گرديد و آن كارخانه آدم سازي جبهه آدمي از او نساخت، دم شهادت هم ناسزا را از ياد نبرد و تنها جو دعوا به جو لوطي گيري آبگوشتي بدل شد.
نمي دانم آقاي ده نمكي با ين همه بانمكي اين فيلم و متلك هاي زير نافي تركمون مي خواست چه آتشي رو روشن كنه اما فعلن فروش 500 – 600 ميليوني رو عشقه ....

جمع ادبي خوبي از ايراني هايي رو ديدم در فلورانس و قبل تر ها در رم. بچه هاي بي سر و صدايي كه خوب مي خواندند، حسابي گوش مي كردند و كم حرف مي زدند. تونستم باهاشون چند خطي بخوانم و به حرف ها و نوشته هاشون گوش بدم. اگر به قول اخوان اين پيكار نفرت بار در بازار گذاشت بعد از عملي كردن پروژه هاي قبلي و چاپ و كتاب ها قرار شده صفحه اي مجازي با هم راه اندازي كنيم و حرف و نقل هايي كه بعدا خبرش را مي دهم.

به دوستي نوشتم هنر مند و شاعر و نويسنده احتياجي به منبر و تريبون براي حرف هاش نداره.. . شعر شاعر به ترين تريبونه و مخاطب خوب خودش مي دونه كجا سراغ چي بره ... به قول ايرج:
سياست پيشه مردم حيله بازند
نه كه هم چون من و تو پاك بازند
سياست پيشه گان در هر لباسند
به خوبي يك دگر را مي شناسند...
غرض اين كه بنده از اين جايگاه مقدس اعلام مي كنم .... هان !؟‌هيچي

گفت از هر چه بگذريم سخن دوست خوش تر است. ام سال حدود 200 مدل كارت پستال هنري جديد به كارهاي انتشاراتي قبلي اهوار افزدويم. تلاشي كه با همكاري جمع زيادي از هنرمندان و اساتيد نقاشي آبرنگ، رنگ روغن، پاستل، خوشنويسي و گرافيست به انجام رسيد. بعد از سال نو نوشتم كه ( از اين اداها ها !! ) خيال نكنيد من نفسم سالمه و نشكسته! من آخر شكسته نفسي ام!
خلاصه اگر گذرتون افتاد كتابفروشي اهورا- تجريش بازار قائم- طبقه هنرمندان نمونه هاش هست
.
به يكي گفتند با نمونه يه جمله بساز گفت "حضار محترم! خوانندگان گرامي! عوام! خواص! همه به تر از اين حقير مي دونيد كه به ترين اجزاي بدن....." آخ !! آقا نزن!
بسيار خوب فعلن يه ميان پرده ببينيد تا به زودي خدمت برسم!

 Majid | 5:40 PM 


Comments: Post a Comment




Someone who isn`t like Anyone

شعرهاي محمـد مجيـد ضرغـامي
فرستادن نظرات

آرشيو

...........

با عرض پوزش - :
هرگونه برداشت مطالب اين وبلاگ به هر شكل از اشكال جهت چاپ و انتشار بدون اجازه كتبي صاحب وبلاگ ممنوع است و استفاده اشعار و مطالب در وبلاگ هاو سايت ها با آوردن نام صاحب وبلاگ و گذاشتن لينك اين وبلاگ مجاز است

...........


تورا بخير و ما را بال ِ سنجاقك




(اسم اين كتاب)
(سلطنت ارديبهشت نيست)
شعر و طرح هاي محمد مجيد ضـرغامي
....
مجموعه شعرهاي در دست نشر:
من و گنجشك هاي طبقه ي هفتم برج سفيد / دور دنيا در هشتاد شعر / ( آ ) ي با كلاه / عبور از جهان هاي ذهني

...........



موسسه فرهنگی هنری اهورا


( کانون تبلیغاتی اهورا )

مبتكر باز توليد آثار و تصاوير شاعران كهن و مدرن ايران در قالب پوستر، كارت پستال و تقويم براي اولين بار در ايران
.........................





انتشارات سرزمين اهورايي


ناشر كتاب هاي نفيس، هنري،
ديوان اشعار و كتاب هاي ايرانشناسي، تخت جمشيد و ...


دفتر مركزي:
22866858-22866859-
مرکز پخش:22882011
فروشگاه تجريش:
22720409



..........................




منتخب مصاحبه ها و مقالاتم در مطبوعات:
......

لطفن از حراج شاعر دست بردارید!
( به بهانه حراج وسایل شخصی احمد شاملو توسط فرزند ذکور) - نشریه رویش



ليسبون آخر دنيا است - روزنامه شرق


روزنامه همشهري - چفت و بستي براي بازار آشفته ي مواد فرهنگي


بسوي بيداري علمي - فرهنگي
مجدد آفريقا

ورود ديسکهاي نوري در عصر انفجار اطلاعات

نمايشگاه بين المللي کتاب تهران
در نيمه ي راه!؟

گفتگوئي با خانم «رزا بردي گالييه وا »
قزاقستان چه خبر !؟

به بهانه نمايشگاه کتاب کودکان آفريقائي
سلام بر نايروبي

کتابخانه ي مرکزي دانشگاه تهران
کدام مرکز اسناد !؟

ديروز و امروز حسينيه ارشاد

صداي پاي آب يا غرش سيلاب !؟

از پيروزي تا شيکاگو !
گفتگوئي با« داوود رشيدي »

حرفهائي از صميم دل
گفتگوئي با« خسرو شکيبائي»


دين يا دنيا
گفتگو با« عليرضا خمسه »

درد دلهاي يک هنرمند
گفتگو با «امين تارخ»

گفتگو باخانواده ي « حميد عليدوستي »

پاي درد دلهاي « محمود معمار »



* * *



دوستان


***
سايتهائی که می بينم :
.....
دکتر علی شريعتی
بنياد شريعتی
احمد شاملو
غلامحسين غريب و خروس‌جنگي
يدالله رويائي
صمد بهرنگی
پرويز شاپور
فروغ فرخزاد
عباس معروفی
کلاغ
ماني ها
دیگران
رضا قاسمی ( دوات )
کاپوچينو
آينه
پندار
مشاهير
گلستان
دوهفته نامه فروغ
دريچه
کتاب هفته
بزرگان ايران در جهان


***
















خارج از برنامه:

حافظه ي حجم
و پاسخ به تهي بودگي
( نامه ي سيد علي صالحي
به يد الله رويايي )

"اهورا"


هي................جو!

به بهانه ي روز شعر و ادبيات فارسي

در سرزمين قد كوتاهان

……………………… حرف هايي به بهانه ي تئاتر " من از كجا عشق از كجا "فروغ فرخزاد به روايت و كارگرداني پري صابري – تئاتر شهر آبان و آذر83


ماهي سياه كوچولو - خروس جنگي و يادي از سيروس طاهباز

1383 هنر نزد ايرانيان است و بس ! - حرفهائي به بهانه ي ( ادبيات داستاني در وب ) نشست حاشيه اي جشنواره وب

من دلم سخت گرفته است از اين ميهمانخانه ي مهمان كش روزش تاريك

فروغ فرخزاد از زاويه اي ديگر

مسيحا برزگر،دارينوش و سگ کشي

مدرن، پسامدرن و ساختارشکني

از ماست که بر ماست

احمد رضا احمدي،چلچراغ وکارنامه

شمس پرنده نبود ( به بهانه نمايش شمس پرنده خانم پري صابري









AHOORACARD
AHOORA - Yahoogroup
AHOORA - Orkut
AHOORA - Fotopages
AHOORA - Fliker





































Free counter