اهـورا

 






25 April, 2007

عنكبوت و گرافي !؟
.........................





و عاقبت
تمام تمشك هاي وحشي
ميان خواب هايمان قل خوردند
و عنكبوت ها
با پاهاي نازكشان
دفترهاي كاهي را حاشور باران كردند
و از فرداي آن روز- ديگر
تمام آدم هاي شعرها
آب را با " ب " مي نوشتند.



2-
يك روز هم
نيما كنار پنجره آرام نشسته بود
و از ميان شعرهايش
نقطه ي "ب" قل خوردند
چرخ .... چرخ .... چرخ
باران، قافيه ها را مي شست
و هنوز هم
مردم بي شماري
به رطوبت آب مشكوك بودند.



3-
مردي كه تن ها مي رفت
براي دل تنگي اعداد نامه اي نوشت
كلاغ هاي زيادي بال زدند.
آسمان سياه شد.
ابر بود
باد بود
باران بود
و نقطه ها ي بي شماري كه تك تك
ميان خواب ها قل مي خوردند.



4-
خوب كه نگاه كنيد
آدم هاي اين نواحي دوگوش دارند
و چشم هايشان
با مژه هايي سربالا گره خورده است
و بد تر از تما م اين ها
لب هايي است كه روي دندان ها را گرفته است.
چطور بايد بگويم؟
باور مي كنيد كه نقطه ها
قِل كه مي خوردند، نشد
زير يكي از اين دندان ها
نمك گير شوند !؟



5-
اعداد را جمع كنيد
بل كه از انحناي غربي نُه
يكي ام سال را بي حساب كند
و كتاب هاي زيادي كه مانده اند
از ميان درها عبور كنند
روزها ورق بخورند
و شب ها
از ميان نقطه هاي هضم نشده
قِل بخورند ميان روياها
آدم ها به خوا ب روند
خدا تن ها بماند
و مثل قصه هاي آن روزها
كه يكي بود،
خطوط ميان خواب ها تقسيم شوند
و باز يكي بنويسد:
چه خواب باطلي!
حاصل تمام جمع و تقسيم ها
به انحناي غربي نه ختم مي شود
و عاقبت تمام تمشك هاي وحشي
ميان خواب هايمان قِل مي خورند
به تر است
نازكي پاي عنكبوت را هم
حساب كنيد.




28/1/86


....................................

سلطان كجا عيش نهان با رندِ بازاري كند !؟

.....................................


پسوند بي ربط:

1- راستش را بخواهيد حالا كه اين پسوند بي ربط است يادم آمد يك داستان خوف ناك بنويسم. در متون ادبي و تاريخي قديمه آمده است- به نقل از ارشميدوس يا بقراط نمي دانم يا شايد به نقل از ابن مقرنس يا حتي شيج اجل خودمان شايد – بله آمده است كه شهري بوده است ما بين كابل و بابل كه در آن نقشه فرضي يكي اين سر دنيا و يكي آن سر دنيا را در اختيار مي داشته – بله! مي گفتيم! آمده است كه در آن شهر فرضي آدم هاي واقعي زيادي بوده اند كه هر كدام به كار، حرفه و شغل ِ من در آوردي و بي فايده اي مشغول بوده اند. آن فيلسوف بزرگ خاطر نشان كرده است كه در آن ايام از بي حاصل ترين كارها كار بي فايده تر ِ كتاب فروشي بوده است.
شيخ اجل يا همان ابن مقرنس يا بقراط ( باري ) نوشته اند كه گروهي در آن شهر ِ فرضي بوده اند كه گاه گداري از روي انبساط خاطر به غرفه هاي كتاب فروشان و مطبعه چي هاي ( فلان فلان شده ! ) ي آن روزگار هجوم مي آورده اند و اگر از قضاي روزگار در آن شهر فرضي در ميلياردها سال پيش چشم آن گروه محترم به كتاب هايي يا نسخه هايي از هنرمندان بزرگ و نقاشان و نگارگران بالا بلندي مانند ميكل آنژ ( يا ميكل آن جلو ) مي افتاده به خاطر اشتباه نوشتاري پايان نام وي و برابر بودن ثبت با سند و آن مجسمه هاي بي ناموسي دست ساز ايشان تمام آن برگ ها به چشم هاي مباركه مستهجن و مبتذل مي آمده و لذا! حمله هاي نظام يافته اي را براي جمع آوري و بستن آن كتاب فروشي و انتشارات فلان فلان شده ي مبتذل طرح مي ريخته اند !
ال بته مخاطب خاص و عام و برگ و گوجه اضافه ي اين صفحه ي برقي استحضار دارند كه اين داستان را شيخ اجل از ميلياردها سال پيش حكايت كرده و خوش َبخ تا ِنه اين روزها ديگر از آن همه ناكامي و نامردي و نامردمي خبري نيست نه كسي به ناشران فلان فلان شده مي گويد نه گزمه غرفه و دكان كتاب را مي گيرد و مي بنددد و نه ميكل آنژ از آن تصاوير مستهجن مي كشد و خلاصه آن قدر زمان گذشته است كه حضرات قد كشيده اند و سري در سرها در آورده ند و خلاصه پنج هزار تومانيشان افتاده است كه "هنر چيست" و اين كتاب ارزنده نيز هفته اي يك بار تجديد چاپ مي گردد.
لذا نگارنده ي اين بي ربط ضمن تشكرات فائقه از تمام كاينات كه مناسبات آن را فراهم آورده ند تا ايشان در اين تاريخ هجري شمسي نفس بكشد و در آن ازمنه تاريخي باستاني مستهجن و مبتذل نباشد به مخاطب خاص، عام كوبيده و گوجه اضافه و سلطاني 6000 هزار ساله باستاني سيوند ِ پاسارگاد ِ آب گيري شهسواري كيلويي 1200 تومان خاطر نشان مي كند منظور از نوشتن اين بي ربط فقط به فقط اين است كه لال از دنيا نرفته باشد.

ايدون باشد.
ايدون تر باشد.

 Majid | 10:47 PM 


Comments: Post a Comment




Someone who isn`t like Anyone

شعرهاي محمـد مجيـد ضرغـامي
فرستادن نظرات

آرشيو

...........

با عرض پوزش - :
هرگونه برداشت مطالب اين وبلاگ به هر شكل از اشكال جهت چاپ و انتشار بدون اجازه كتبي صاحب وبلاگ ممنوع است و استفاده اشعار و مطالب در وبلاگ هاو سايت ها با آوردن نام صاحب وبلاگ و گذاشتن لينك اين وبلاگ مجاز است

...........


تورا بخير و ما را بال ِ سنجاقك




(اسم اين كتاب)
(سلطنت ارديبهشت نيست)
شعر و طرح هاي محمد مجيد ضـرغامي
....
مجموعه شعرهاي در دست نشر:
من و گنجشك هاي طبقه ي هفتم برج سفيد / دور دنيا در هشتاد شعر / ( آ ) ي با كلاه / عبور از جهان هاي ذهني

...........



موسسه فرهنگی هنری اهورا


( کانون تبلیغاتی اهورا )

مبتكر باز توليد آثار و تصاوير شاعران كهن و مدرن ايران در قالب پوستر، كارت پستال و تقويم براي اولين بار در ايران
.........................





انتشارات سرزمين اهورايي


ناشر كتاب هاي نفيس، هنري،
ديوان اشعار و كتاب هاي ايرانشناسي، تخت جمشيد و ...


دفتر مركزي:
22866858-22866859-
مرکز پخش:22882011
فروشگاه تجريش:
22720409



..........................




منتخب مصاحبه ها و مقالاتم در مطبوعات:
......

لطفن از حراج شاعر دست بردارید!
( به بهانه حراج وسایل شخصی احمد شاملو توسط فرزند ذکور) - نشریه رویش



ليسبون آخر دنيا است - روزنامه شرق


روزنامه همشهري - چفت و بستي براي بازار آشفته ي مواد فرهنگي


بسوي بيداري علمي - فرهنگي
مجدد آفريقا

ورود ديسکهاي نوري در عصر انفجار اطلاعات

نمايشگاه بين المللي کتاب تهران
در نيمه ي راه!؟

گفتگوئي با خانم «رزا بردي گالييه وا »
قزاقستان چه خبر !؟

به بهانه نمايشگاه کتاب کودکان آفريقائي
سلام بر نايروبي

کتابخانه ي مرکزي دانشگاه تهران
کدام مرکز اسناد !؟

ديروز و امروز حسينيه ارشاد

صداي پاي آب يا غرش سيلاب !؟

از پيروزي تا شيکاگو !
گفتگوئي با« داوود رشيدي »

حرفهائي از صميم دل
گفتگوئي با« خسرو شکيبائي»


دين يا دنيا
گفتگو با« عليرضا خمسه »

درد دلهاي يک هنرمند
گفتگو با «امين تارخ»

گفتگو باخانواده ي « حميد عليدوستي »

پاي درد دلهاي « محمود معمار »



* * *



دوستان


***
سايتهائی که می بينم :
.....
دکتر علی شريعتی
بنياد شريعتی
احمد شاملو
غلامحسين غريب و خروس‌جنگي
يدالله رويائي
صمد بهرنگی
پرويز شاپور
فروغ فرخزاد
عباس معروفی
کلاغ
ماني ها
دیگران
رضا قاسمی ( دوات )
کاپوچينو
آينه
پندار
مشاهير
گلستان
دوهفته نامه فروغ
دريچه
کتاب هفته
بزرگان ايران در جهان


***
















خارج از برنامه:

حافظه ي حجم
و پاسخ به تهي بودگي
( نامه ي سيد علي صالحي
به يد الله رويايي )

"اهورا"


هي................جو!

به بهانه ي روز شعر و ادبيات فارسي

در سرزمين قد كوتاهان

……………………… حرف هايي به بهانه ي تئاتر " من از كجا عشق از كجا "فروغ فرخزاد به روايت و كارگرداني پري صابري – تئاتر شهر آبان و آذر83


ماهي سياه كوچولو - خروس جنگي و يادي از سيروس طاهباز

1383 هنر نزد ايرانيان است و بس ! - حرفهائي به بهانه ي ( ادبيات داستاني در وب ) نشست حاشيه اي جشنواره وب

من دلم سخت گرفته است از اين ميهمانخانه ي مهمان كش روزش تاريك

فروغ فرخزاد از زاويه اي ديگر

مسيحا برزگر،دارينوش و سگ کشي

مدرن، پسامدرن و ساختارشکني

از ماست که بر ماست

احمد رضا احمدي،چلچراغ وکارنامه

شمس پرنده نبود ( به بهانه نمايش شمس پرنده خانم پري صابري









AHOORACARD
AHOORA - Yahoogroup
AHOORA - Orkut
AHOORA - Fotopages
AHOORA - Fliker





































Free counter