|
11 October, 2007
به مينوگ خردبه جهت ِ Attachmenti ي كه بعد از ويرس زدايي حتمن باز شود...................................
جيم الف كاف
اسم تو را لاف مي زنم. مثل زني كه عبور مي كند ميان فصول و در كيف دستي اش سكه هاي چرك و اسكناس هاي چروك كارمايه ي روزهاي بي چراغي است.
اسم تو را يك عمر، نوشتم به در بسته چسبانيده ام گونه هايم را بخار شيشه ها يم را اسم كوچكت را يك عمر نوشتم : تو
اسم تو را يك عمر ميان حروف لاف زدم. كلاغ ها برداشت كردند. مثل زني كه ميان سكه هاي چرك و عابران روزمره اي كه به دلايل متعدد چشم هايشان روي اين خطوط چريده بود.
اسم تورا، اسم كوچك تو را صدا كردم. لاف زدم يك عمر- بدون كسر يك نقطه حتي .... بدون كسر يك نقطه اسم تو را زدم در انحناي آخر يك قاف يك جيم .... كاف الف تو را صدا كردم.
صدا كردم تو را و آدم ها آدم هاي روزمره و كلاغ ها بال درخت و زني كه مي گذشت با كيف دستي و كودكاني كه بوي شاش و پودرهايشان خواب حروف را مي پراند به خود نگاه كردند. خيال برداشتشان ...خيال، خيال كلمات گيج شدند ... شعر از خنده ريسه رفت و آنقدر به خود ور رفتند كه آينه ها بالا آوردند. و عاقبت كسي ندانست كه من يك عمر تو را به اسم كوچك ميان رسم الخط فارسي حروف به خاطر كدام لاف صدا كردم.
يك عمر، ميان رسم الخط شعرهاي عاشقانه اسم كوچك تو را براي چه لاف زدم. يك عمر يك عمر يك عمر . . . براي چه ؟ براي چه ؟ براي چه ؟
كاف گاف الف مخاطبين محترم! لطفن كمي اسفند دود كنيد. لطفن بلند بلند صلوات بفرستيد.
18/مهر/86
........................ پسوند اهورايي:
حافظ! تو اين سخن ز كه آموختي – كه يار تعويض كرد شعر تو را و به زر گرفت !؟
|
|
|
|