|
20 March, 2008
1387 .......
1- گنجشگ ها دروغ نمی گویند. گنجشک ها حسادت نمی کنند. گنجشک ها جشن هایشان جشن است و در تمام آن جشن ها لبخند های احمقانه به هم نمی زنند.
2- آقای مصدق! راستی! شما چرا این قدر مصدق بودید!؟ و به عنوان مثال: چرا سال بیست هشت زندگی می کردید؟ و اگر واقعن مصدق بودید برای یک بار هم که شده است بگویید ملی شدن صنعت نفت یعنی چه؟ و... چرا روز بیست و نهم اسفند تعطیل می شود؟
3- به دلیل این تلفن هم راه تبریک سال نو را به شکل پیامک ارسال می کنم.
4- خداوندا! چنانچه صدای این جانب را دریافت می نمایید عید سعید باستانی، برشما و قدسیان آسمان مبارک باشد. ایدون باشد. ایدون تر باشد.
5- میان سین های هفت دندانه های فراوانی را می شناسم که از میمنت سال خندانند حالا اگر راست می گویید کاری کنید تا ماهی های قرمز به هم لبخند بزنند و تخم مرغ ها از غصه بترکند.
6- یِـــکُم از یکـــــــم میان کوک این ساعت ها گرد هم آیی های فراونی گرد شده است. و آقایان عالیجنــــــــــــــــاب به همین کشیدگی که می بینید پیام های تبریک را به باد می دهند.
7- به دل خوش به دل دال به دال لام به لام ِ دل ام روز اولین روز از بهار است.
8- شهر در امن و امان است. باور کنید چهارساعت و نیم از تحویل گذشته است و من تن ها یک صدای قار شنیده ام. در ادامه ای این برنامه جیک جیک جیک
9- چرخ ها چرخ می خورند چرخ ها ...... چرِق – چرُق می خورند. و دست های بی کاری سال را تحویل می دهند. به میمنت و شاد کامی
10- جناب آقای جمشید! (که جهان را زور چپان کرده ای درون آن جام و بر تختی به نام تخت جمشید نشسته ای بساط عید به راه انداختی در چند هزار سال پیش از این که هنوز مردم به اشتباه پارسه را تخت جمشید نمی گفتند) چنانچه برایتان مقدور است پیش از تحریم چهارم نشانی جام جهان نما را برای مسئولین محترم ارسال نمایید.
11- ام روز یکم فروردین است و ما از اعتدال بهاری عبور کرده ایم.
12- به حرف دوم الفبا حساس شده اید! باید نگاهتان را به روی اعداد پرت کنید. به حق این روز مبارک برکت باشد.
13- به در می کنیم. اعداد ما را به خود گره زده اند و ما به در می کنیم به دل خوش
14- چهارده نمی خواهم آینه را از مقابل هفت سین بردار حالا که هزار سال است هفت سین من هفت سین بیشتر ندارد آینه را بردار
15- عید هم تمام می شود و ماهیان قرمز هزاران هزار سال شمسی میان تنگ های بلور قرص ماه را از میان لب هاشان بر سطح آب تُف می کنند.
16- ماهی ها از غصه دِق می کنند. سکه ها را از این سفره بردار ماهی ها ماهی های سرخ که فقط بلدند بگویند: « آب »
17- لطفن مراقب باشید! دیو ِدو سر میان همین نوروز تلنگ اش در رفت.
18- به شیوه ی باباطاهر این شب عیدی دو بیتی های ناب به آب داده ام خداوندا! ( شتر دیدی ندیدی)
19- از: حاشیه برج میلاد. به: کنار آب رکن آباد. لطفن برنامه ای تنظیم فرمایید تا شاعران تهران بزرگ ام روز که اول فروردین است به شیوه ی غزل های حافظ در روز جهانی شعر نام برج را به ثبت برسانند. با سلام و دعای خیر-
20- سیمرغ فقط یک مرغ است عطارهم شما را گمراه کرد. دی شب خواب دیدم حاج قربان در یک مهمانی باشکوه شعرهای این دفتر را با سه تار می خواند وجماعت بی شماری حباب وار، سبزه ها را به آسمان پرتاب می کنند.
21- سال آغاز می شود و پسر بچه ی بازیگوش کنار سفره خمیازه می کشد ماهی های سرخ را به نام کوچک صدا می زند و به تخم ِ مرغ ها چپ چپ نگاه می کند.
1- فروردین – 87
..................
پسوند اهورایی:
حباب وار براندازم از نشاط کلاه اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد.
...............
پسوند بی ربط:
اول این که سال نو مبارک دویوم این که خواب حاج قربان که نوشتم واقعن یک خواب بود! و کلی از دیدن ایشان در خواب مبسوط شدیم – گفت مگر به خواب ببینی یا به قول شهریار تبریزی: دیگر مگرش به خواب بینم. باقی اعداد برای روزهای دیگر سال که از نو شدن واماندند - تمام
|
|
|
|