اهـورا

 






12 July, 2008

Where is my key`s – Mr Doctor!?
....................................


ام روز – صبح
پشت در اتاق ماندم
و گل های بنفش
روی میز کارم خشک شدند.


سلام!
به احتمال زیاد
دسته کلید من
آن روز که هوا گرم بود
وخطوط کلافه بودند.
آن روز ...
که گردنت به سمت راست منحرف شد
و من از شنیدن حرف های زیادی
بالا آورده بودم...
زیر تخت دکتر ....
افتاده است.


من زنگ زدم.
من زنگ زدم – اما
تو پشت پنجره ایستاده بودی
و با لکه های سیاه سرگرم بودی
مثل همیشه : با لکه های سیاه
من زنگ زدم
ولی تو – از روی غریزه
ده ثانیه ی تمام
برای رفتن من اشک می ریختی
و به نخ بادبادک ها
با حسرت نگاه می کردی...
من زنگ زدم،
اما تو
به نخ بادبادک ها
و
دست های من
نگاه
می کردی



آقای دکتر ... کر شده است.
آقای دکتر هشتاد و پنج سال
از خدا سن گرفته است
و زبان انگلیسی را
از من و تو به تر می شناسد.
و بالای تختش
مجسمه ی هیولا گذاشته است.
اما – با این حال
دسته کلید من
زیر تخت او افتاده است .



آقای دکتر هشتاد و پنج سال سن دارد
گوش هایش خوب نمی شنوند – و با این حال
یک شب که من آرام – آرام
چیزهایی را برایت می گفتم
می خواست درب اتاقت را
روی سرت خراب کند.
یادت اگر باشد
از میان نیزه ها فرار کردیم
و دکتر را
با علامت های سئوال فراوان
جا گذاشتیم.
او
سوختن تو را حس می کند
چرا که خودش
پدری هشتاد و پنج ساله است.



من پشت در اتاق کار مانده ام
گل های بنفش خشک شدند
و دسته کلید من
زیر تخت آقای دکتر افتاده است.
من زنگ زدم
اما تو پشت پنجره مانده بودی
و چند ثانیه ی تمام
به دلیل بالا آوردن ِ من
اشک می ریختی
و روحت هم خبر دار نبود
که دسته کلید من
آن روز که خطوط با هم می جنگیدند
زیر تخت آقای دکتر افتاده است.
آقای دکتر کر شده است
اما چشم هایش
مثل عقاب تیز است
و دست هایش
چراغ ها را خاموش می کنند.
و بعضی از شب ها
که رانندگان تازه بالغ
از سفر می گویند
می آید
و می خواهد درب اتاق را
روی سرت خراب کند
اما او هشتاد و پنج سال سن دارد.
دست هایش ضعیف شده است
و – با این حال
زبان انگلیسی را
از من و تو به تر می شناسد.
او عاشق جمع کردن پول است
و برق کلید ها را
از چندین کیلومتر آن طرف تر – هم
تشخیص می دهد.


من زنگ زدم
اما تو نبودی
از من گفتن بود.


22-تیر-87


................
پسوند اهورایی:

از کجــــــــــــــــــاست
تا به کجا !؟

.............
پسوند بی ربط:

شعری قدیمی که ادیت شد برای این پست با حال و هوای خود ش که داشت میان نثر و شعر ِ بی طفیلی ها ی جانبی دست و پا می زد و به هر حال


 Majid | 12:16 PM 


Comments: Post a Comment




Someone who isn`t like Anyone

شعرهاي محمـد مجيـد ضرغـامي
فرستادن نظرات

آرشيو

...........

با عرض پوزش - :
هرگونه برداشت مطالب اين وبلاگ به هر شكل از اشكال جهت چاپ و انتشار بدون اجازه كتبي صاحب وبلاگ ممنوع است و استفاده اشعار و مطالب در وبلاگ هاو سايت ها با آوردن نام صاحب وبلاگ و گذاشتن لينك اين وبلاگ مجاز است

...........


تورا بخير و ما را بال ِ سنجاقك




(اسم اين كتاب)
(سلطنت ارديبهشت نيست)
شعر و طرح هاي محمد مجيد ضـرغامي
....
مجموعه شعرهاي در دست نشر:
من و گنجشك هاي طبقه ي هفتم برج سفيد / دور دنيا در هشتاد شعر / ( آ ) ي با كلاه / عبور از جهان هاي ذهني

...........



موسسه فرهنگی هنری اهورا


( کانون تبلیغاتی اهورا )

مبتكر باز توليد آثار و تصاوير شاعران كهن و مدرن ايران در قالب پوستر، كارت پستال و تقويم براي اولين بار در ايران
.........................





انتشارات سرزمين اهورايي


ناشر كتاب هاي نفيس، هنري،
ديوان اشعار و كتاب هاي ايرانشناسي، تخت جمشيد و ...


دفتر مركزي:
22866858-22866859-
مرکز پخش:22882011
فروشگاه تجريش:
22720409



..........................




منتخب مصاحبه ها و مقالاتم در مطبوعات:
......

لطفن از حراج شاعر دست بردارید!
( به بهانه حراج وسایل شخصی احمد شاملو توسط فرزند ذکور) - نشریه رویش



ليسبون آخر دنيا است - روزنامه شرق


روزنامه همشهري - چفت و بستي براي بازار آشفته ي مواد فرهنگي


بسوي بيداري علمي - فرهنگي
مجدد آفريقا

ورود ديسکهاي نوري در عصر انفجار اطلاعات

نمايشگاه بين المللي کتاب تهران
در نيمه ي راه!؟

گفتگوئي با خانم «رزا بردي گالييه وا »
قزاقستان چه خبر !؟

به بهانه نمايشگاه کتاب کودکان آفريقائي
سلام بر نايروبي

کتابخانه ي مرکزي دانشگاه تهران
کدام مرکز اسناد !؟

ديروز و امروز حسينيه ارشاد

صداي پاي آب يا غرش سيلاب !؟

از پيروزي تا شيکاگو !
گفتگوئي با« داوود رشيدي »

حرفهائي از صميم دل
گفتگوئي با« خسرو شکيبائي»


دين يا دنيا
گفتگو با« عليرضا خمسه »

درد دلهاي يک هنرمند
گفتگو با «امين تارخ»

گفتگو باخانواده ي « حميد عليدوستي »

پاي درد دلهاي « محمود معمار »



* * *



دوستان


***
سايتهائی که می بينم :
.....
دکتر علی شريعتی
بنياد شريعتی
احمد شاملو
غلامحسين غريب و خروس‌جنگي
يدالله رويائي
صمد بهرنگی
پرويز شاپور
فروغ فرخزاد
عباس معروفی
کلاغ
ماني ها
دیگران
رضا قاسمی ( دوات )
کاپوچينو
آينه
پندار
مشاهير
گلستان
دوهفته نامه فروغ
دريچه
کتاب هفته
بزرگان ايران در جهان


***
















خارج از برنامه:

حافظه ي حجم
و پاسخ به تهي بودگي
( نامه ي سيد علي صالحي
به يد الله رويايي )

"اهورا"


هي................جو!

به بهانه ي روز شعر و ادبيات فارسي

در سرزمين قد كوتاهان

……………………… حرف هايي به بهانه ي تئاتر " من از كجا عشق از كجا "فروغ فرخزاد به روايت و كارگرداني پري صابري – تئاتر شهر آبان و آذر83


ماهي سياه كوچولو - خروس جنگي و يادي از سيروس طاهباز

1383 هنر نزد ايرانيان است و بس ! - حرفهائي به بهانه ي ( ادبيات داستاني در وب ) نشست حاشيه اي جشنواره وب

من دلم سخت گرفته است از اين ميهمانخانه ي مهمان كش روزش تاريك

فروغ فرخزاد از زاويه اي ديگر

مسيحا برزگر،دارينوش و سگ کشي

مدرن، پسامدرن و ساختارشکني

از ماست که بر ماست

احمد رضا احمدي،چلچراغ وکارنامه

شمس پرنده نبود ( به بهانه نمايش شمس پرنده خانم پري صابري









AHOORACARD
AHOORA - Yahoogroup
AHOORA - Orkut
AHOORA - Fotopages
AHOORA - Fliker





































Free counter