اهـورا

 






29 May, 2010

در بيست و سه روايت !
.............................



1-
آهو دست هايش شكست
و درخت ها
سيب هايشان را
بر زمين پرتاب كردند.


2-
از آفتاب، قرمز
و آبي تر‌از آسمان
نقطه هاي باران
قطره
قطره


3-
آن گاه
دهن گشود
و سيب ها
يكي
يكي
بر زمين
جاري شدند.


4-
و....
در ماه دوم
شيخ اجل
سعدي شيرازي
زيريكي از آن بيد ها
باد را مي رقصانيد.


5-
آهسته !
صداي باد را
مبادا
بشنود.


6-
بعد،
در يك روز معمولي
شيخ ِ عطـار – از نيشابور
با آب باران وضو ساخت
و مرغان را
يكي – يكي
بر آسمان پرانيد.


7-
تمام دعواي عالم
بر سر بچه گربه اي است
كه خميازه هاي كش دارش
دنيا را خمار كرده است.


8-
ميان شكوفه هاي بهاري
رسم الخط نامت را پخش كردم
شور افتاد.
عالم به سرور افتاد.


9-
مبادا !
گنجشك به دانه هاي ارزن نگاهي انداخت
و دعايي حواله ي آسمان كرد.


10-
با اين حال
دست هاي همسايه دراز است
و خرما از نخيل
آ
و
ي
ز
ا
ن


11-
بالاي بلند
از دانه هاي مهتاب آويخت
و با لبخند عجيبي گفت:
سيب !


12-
خرداد تمام شد
و كسي به روي مبارك نياورد.


13-
ُگرومپ – ُگرُومب !
مشت بر ابرها كوبانيديم
طوفان شد.


14-
به برداشت هرمونوتيك
محتاج شده ايم.
سياره هاي بيشمار
دست بر آسمان آورده اند
و خورشيد را
طلب مي كنند.


15-
با اين حال
باران كه بيايد
درخت هاي سر به زير
بالا – بلند – الف
باران
اگر – بباراند
با اين حال


16-
حاصل تماميت خواب
يك چيز است
صبح مي آيد
و آسمان
از خنده ريسه مي رود.


17-
صف هاي طولاني ...
هنوز هم
حكيم فردوسي طوسي – و
عطـار
روزها را بين خود تقسيم كردند
و اردي بهشت
به خير و خوبي تمام شد.


18-
يك روز هم
دلفين هاي خليج فارس
دسته جمعي
دل به خشكي زدند.


19-
كتاب هاي خطي را
زير پا نهاديم
و دست هايمان را بر آسمان هايت
مالانديم !


20-
قوقولي قووو
با كمك و مساعدت « نيـما »
بلبل، قمري و با قرقره
از ميان اوزان عروضي بال زدند
و ميان دلبري شعر فارسي
خروس – با آن صداي دو رگه
بلند بلند فرياد زد.


21-
پيكر تراشان عالم
نام تو را
ميان تخته هاي سنگ
قلم زدند
و شاعران بزرگ
ميان اركان شعر – ايضن !


22-
با اين حال
معماران اين سرزمين
نقوش فرش را بر سقف ها كوباندند
و شاعران غزل سرا
ميان افاعيل عروضي – هم


23-
( زنده بودم
مرده شدم
مرده بودم
زنده شدم )

به عنوان مثال:
فردوسي طوسي
- يك تنه -
عجم زنده كرد در آن سال ِ سي...
راستي !
شما درطول ِاين سي سال
چه كرده‌ايد!؟



6/3/89


.........................

پسوند اهورايي:

همين بس است مرا
صحبت ِ صغير و كبير ...


..........................

پسوند بي ربط:

· حرف تكراري ولي به جاي ِابتذال در ادبيات پيش آمد. روزي نوشته شد لجن زار ادبي... دوستان رنجيدن بعد يكي يكي آمدند كه فلاني درست گفتي گاهي چنين و چنان است. آدم هاي كاركرده و كاربلد اين خيل ادبي را گفتيم اگر همت داريد حساب ادبيات و ادبيت ادبي را از گند كاري حضرات جدا كنيد، نشد. بعد بيماري و آتش دامن گيري كه به هر حال گريبان گير بزرگان اين كشور مي شد از سال ها پيش گريبان جوانان با استعداد و مستعد را هم كم كم گرفت و آن شد كه بيني... بله! خانه تكاني كه شود حسابي همه چيز تكان مي خورد و معلوم مي‌شود چه كساني مي مانند و يا خواهند ماند.بي توّهم – بي خود بزرگ بيني و بي مايه كارهاي ديگر ... مايه ي هنر خود ِ هنر است و بس !
· نكته اين كه فروش آثار آن هم در اين بازار افتضاح نشر كه بالاخره 500-600 نفري پيدا مي شوند كه كتاب هاي كم تيراژ منتشره را بخوانند و بلاخره بازار نشر اين جور كتب و نشريات وابسطه و دوستاني كه از اين راه زندگاني مي گذرانند به دست يك ديگر هم هست، هيچ آمار و مقياس خوبي براي خوب يا بد بودن كتابي نيست. چه بسيار كتاب هايي كه زمان خود بنا به دلايل متعدد سياسي – اقتصادي- بازاري- همكاري ... هم فكري ... جناحي ... جنجالي و يا مد روز و غيرو فروخت و اكنون از يادها رفته و محلي از اعراب ندارند و برعكس كتاب و‌آثاري كه زمان خود مورد بحث و نظر جدي قرار نگرفت، مخاطب عام و خاص نداشتند و بعدها باقي ماندند و جاويدان شدند. البته گروه ديگري هم هستند كه هم زمان خود شناخته شدند و هم ماندند كه خير دنيا و آخرت ديدند ! منظور اين كه كار خوب كردن با خوب فروختن تفاوت هاي اساسي دارد و خوب نيست دوستان آمار فروش را به ملاك خوب يا بد بودن يا فهميدن و نفهميدن كاري قرار دهند .
· نكته ي ديگر آن كه درست كه مي گوييم اديب و هنرمند وشاعر ِام روزديگر آن عالم به اسرار ازل ِ! گذشته نيست و نبايد باشد با اين اوضاع انفجار دانش و علوم و جزيي نگري و بارهاي ديگر سياسي و چريكي و ملايي و غيرو از دوش اش برداشته شده است. اما اين به آن معني نيست كه از هفت دولت آزاد است. آن كه آزاد است آني است كه محصول زمان و زمانه ي خود است + كوله بار تجربيات گذشته ي اجداد و ديگران و البته گاهي + محصوي بي زماني و لامكاني ...
· القصه! شاعري كه حاصل ام روز باشد شعر و نوشته اش شديدن ام روزي و اجتماعي است كه حاصل همه چيز ام روز است. اما وابسته و درگير آن نيست... شعرش در وهله ي اول شعر است شعري كه بعد آينه ي روز و روزگار وشرايط است.
· كاش به معني واقعي مي شد مشكلات اجتماعي و آسيب شناسي اجتماعات ادبي و هنري اين كشور را بررسي و تحليل كرد. به دور از تنفيرو تكفير – به دور از يار كشي و خود بزرگ يا كوچك بيني... به دور از كنش و منش هاي مرامي، سياسي و غيرو... و دوستان به واقع كمر همت مي بستند .



 Majid | 8:21 PM 


Comments: Post a Comment




Someone who isn`t like Anyone

شعرهاي محمـد مجيـد ضرغـامي
فرستادن نظرات

آرشيو

...........

با عرض پوزش - :
هرگونه برداشت مطالب اين وبلاگ به هر شكل از اشكال جهت چاپ و انتشار بدون اجازه كتبي صاحب وبلاگ ممنوع است و استفاده اشعار و مطالب در وبلاگ هاو سايت ها با آوردن نام صاحب وبلاگ و گذاشتن لينك اين وبلاگ مجاز است

...........


تورا بخير و ما را بال ِ سنجاقك




(اسم اين كتاب)
(سلطنت ارديبهشت نيست)
شعر و طرح هاي محمد مجيد ضـرغامي
....
مجموعه شعرهاي در دست نشر:
من و گنجشك هاي طبقه ي هفتم برج سفيد / دور دنيا در هشتاد شعر / ( آ ) ي با كلاه / عبور از جهان هاي ذهني

...........



موسسه فرهنگی هنری اهورا


( کانون تبلیغاتی اهورا )

مبتكر باز توليد آثار و تصاوير شاعران كهن و مدرن ايران در قالب پوستر، كارت پستال و تقويم براي اولين بار در ايران
.........................





انتشارات سرزمين اهورايي


ناشر كتاب هاي نفيس، هنري،
ديوان اشعار و كتاب هاي ايرانشناسي، تخت جمشيد و ...


دفتر مركزي:
22866858-22866859-
مرکز پخش:22882011
فروشگاه تجريش:
22720409



..........................




منتخب مصاحبه ها و مقالاتم در مطبوعات:
......

لطفن از حراج شاعر دست بردارید!
( به بهانه حراج وسایل شخصی احمد شاملو توسط فرزند ذکور) - نشریه رویش



ليسبون آخر دنيا است - روزنامه شرق


روزنامه همشهري - چفت و بستي براي بازار آشفته ي مواد فرهنگي


بسوي بيداري علمي - فرهنگي
مجدد آفريقا

ورود ديسکهاي نوري در عصر انفجار اطلاعات

نمايشگاه بين المللي کتاب تهران
در نيمه ي راه!؟

گفتگوئي با خانم «رزا بردي گالييه وا »
قزاقستان چه خبر !؟

به بهانه نمايشگاه کتاب کودکان آفريقائي
سلام بر نايروبي

کتابخانه ي مرکزي دانشگاه تهران
کدام مرکز اسناد !؟

ديروز و امروز حسينيه ارشاد

صداي پاي آب يا غرش سيلاب !؟

از پيروزي تا شيکاگو !
گفتگوئي با« داوود رشيدي »

حرفهائي از صميم دل
گفتگوئي با« خسرو شکيبائي»


دين يا دنيا
گفتگو با« عليرضا خمسه »

درد دلهاي يک هنرمند
گفتگو با «امين تارخ»

گفتگو باخانواده ي « حميد عليدوستي »

پاي درد دلهاي « محمود معمار »



* * *



دوستان


***
سايتهائی که می بينم :
.....
دکتر علی شريعتی
بنياد شريعتی
احمد شاملو
غلامحسين غريب و خروس‌جنگي
يدالله رويائي
صمد بهرنگی
پرويز شاپور
فروغ فرخزاد
عباس معروفی
کلاغ
ماني ها
دیگران
رضا قاسمی ( دوات )
کاپوچينو
آينه
پندار
مشاهير
گلستان
دوهفته نامه فروغ
دريچه
کتاب هفته
بزرگان ايران در جهان


***
















خارج از برنامه:

حافظه ي حجم
و پاسخ به تهي بودگي
( نامه ي سيد علي صالحي
به يد الله رويايي )

"اهورا"


هي................جو!

به بهانه ي روز شعر و ادبيات فارسي

در سرزمين قد كوتاهان

……………………… حرف هايي به بهانه ي تئاتر " من از كجا عشق از كجا "فروغ فرخزاد به روايت و كارگرداني پري صابري – تئاتر شهر آبان و آذر83


ماهي سياه كوچولو - خروس جنگي و يادي از سيروس طاهباز

1383 هنر نزد ايرانيان است و بس ! - حرفهائي به بهانه ي ( ادبيات داستاني در وب ) نشست حاشيه اي جشنواره وب

من دلم سخت گرفته است از اين ميهمانخانه ي مهمان كش روزش تاريك

فروغ فرخزاد از زاويه اي ديگر

مسيحا برزگر،دارينوش و سگ کشي

مدرن، پسامدرن و ساختارشکني

از ماست که بر ماست

احمد رضا احمدي،چلچراغ وکارنامه

شمس پرنده نبود ( به بهانه نمايش شمس پرنده خانم پري صابري









AHOORACARD
AHOORA - Yahoogroup
AHOORA - Orkut
AHOORA - Fotopages
AHOORA - Fliker





































Free counter