بهارعربي
و نشست گروه دوازده
.................................
بوي يوسف را
ميان دكمههايت
كيپ ميكني...
دستت به سنگ آسيا،
ورق بر ميگردد:
« ماه را باور كن »
كنعان،
ميان پيرهنت تاب ميخورد.
به روي خودت
مرا بُر ميزني
خشت.
روي خشت.
چاه - جاه - ماه
از ميان دايرهها - باز
دكمههاي پيراهنت را
چشمهايم سياه
قالب شعرهايم
كنعان.
26/فروردين/91
.................
پسوند اهورايي:
تو برو خود را باش