اهـورا

 






03 April, 2008

بیست و یک
................



1-
یکی بود و نبود.
جمع کثیری نیز بودند
و
عده ای نبودند.


2-
هم راه باز و هم جاده
دراز،
آن قدر حرف هایش را
به آسمان ها فوت کرد
که تمامی آسمان
شعرهایش را زیرلب زمزمه کردند.


3-
عید شما و مبارک
پسر بچه ی شیطان
به دانه های برنج نگاهی انداخت
و ستاره ها را میان بشقاب کشید.


4-
و از شما چه پنهان
یک شب که به باغ رفت
غیر از باغ هیچ ندید.


5-
دور سنگ به جستجو بود
کمر بسته ی « انســـــــــــــان » شد.


6-
از آسمان صدای بدی آمد
درخت ها بارور شدند.


7-
باید گناه را مجددن تفسیر کرد!
از زمین به آسمان نمی بارد.
زیر سنگ بودم
پیدایم نکردی ...
باران .... و بنفشه ها
بنفشه های کوهی ...


8-
درختان جنگل
با هم خشک می شوند.
با هم سبز،
و ... با هم آتش می گیرند.
اما ،
تک درخت
همیشه ی خدا یک « تک درخت » است.


9-
تقصیر من نیست!
پدر مدت ها است کودک شده است
قرمه سبزی مادر- نیز
و جزوه های دوران دانشگاه
تنها فرقشان با دستمال ِ رُل ِ لطیفه این است
که لطیف نیستند.


10-
برای یک بار هم شده است بگو:
باز می خواهی چه آتشی به پا کنی ؟
فرشته های کوچک
با لباس های راه راه و موهای بلند
میان خواب و بیداری
آهنگ های فلکلوریک را
رنده می کنند.


11-
حس لبریز شدن از شعر
عین ِ ش ..... اش داشتن است!
باید به گوشه ی دنجی رفت
و خود را خلاص کرد.


12-
بهشت و دوزخ هر آدمی
میان ذرات خاک کاشته شده است.
به عنوان مثال:
آدم ها روده درازی می کنند
و من به شعر های کوتاه
معتاد شده ام.


13-
حالا ببین من چه می کشم!
تمام نوشته هایت حق بود- اما
اداره ی پُست،
تمبرهای روی پاکت شما را
باطل کرده بود.


14-
ستاره های اسم رمز
از غصه بال بال می زنند.
برای یک بار هم که شده است بزرگ شو
و با پنج نقطه ی حروف خودت
حرف هایت را برایم بگو ...
خدا را چه دیده ای؟


15-
از من نپرس دیگر...
سال ها می روند
ودوستان عزیز
زیر چرخ هایش له می شوند.


16-
بگذار سکه در هوا چرخ بخورد
عاقبت گران فروشی این است.


17-
سیب ها
سیب های سرخ ِ رسیده و
چوب حراج ِ من ...
مرکوریوس!
به انگشت هایت اعتماد کن ،
دیگر بزرگ شده ای!


18-
لب های سوخته
از میان فنجان ها عبور کرده اند.
به فکر چه هستی؟
آدم ها می آیند و می روند
و ... دیدن شاعران
فقط برای یک بار کافی است.


19-
آنابلا!
این جا تهران است.
ما میان چنارها چرت می زنیم
و از اعتدال بهار می گوییم.


20-
به دلایل متعدد
من « ایـــــــــن جا » نشسته ام
و دوایر بی شماری دور هسته پیچیده اند.


21-
بگذار بازی تمام شود
آن وقت،
با بهره ی روز شمار
من و شعرهای این دفتر...
خودت که به تر می دانی
هیچ چیز این دنیا جاویدان نیست.


14- فروردین – 1387


...........................
پسوند اهورایی:

نوبهار است
در آن کوش، که خوش دل باشی

..........................

پسوند بی ربط:

1- این که در این تعطیلات علاوه بر حافظ و ایرانشناسی نفیسی که باری چند ماهی در حال طراحی است و کار کرده ام رویشان – توانستم فرم چهار کتاب دیگر را ببندم که باید روشن شود این ( سلطنت اردیبهشت ) را بالاخره می خواهند چکار کنند بعد از این همه سال رفت و آوردن – مجوز می دهند یا نه تا ببینم نمره ی بعدی به گردن کدام است.
2- این که مهم ترین و در واقع به ترین اتفاق این روزها این بود که گنجشک ها پیدایشان شد. با پای خود آمدند و ته کمد نشستند. ( گنجشک های طبقه ی هفتم برج سفید) را می گویم که گم شده بودند و حالا با آی با کلاه دارم آماده می کنم مطابق معمول سر فرصت و بی هیچ روی شتاب ( به قول دکتر کزازی ! ) یک سر است و هزار سودا ...
3- این که بازی را زیاد دوست دارم اما بد حادثه این جاست که دوستان نمی دانند که بنده دارم بازی می کنم وبه عبارتی اهل بازی هستم. از بس که جدی بازی می کنم گاهی ها .... J می دانی چه می گویم؟ نه ! نمی دانی .... بازی کردن خوب است و حکمن تمام زندگی بازی است.
4- این که (جدی بنویسم ) با این گرانی کاغذ این ناشر فلان فلان شده ! باید چه غلطی بکند ! به عبارتی چطور بازی کند با این اوضاع بد روزگار؟
5- این که یک پدری به پسرش که بازی بیست و یک می کرد نصیحت می کرد که : پسر! 21 خیلی بد است. بیست و یک آدم را بد بخت می کند. بیست و یک آدم را به خاک سیاه می نشاند.... و پسر که کلن در باغ نبود و در عالم هپروت! گفت نه بابا! اون بیست و دو هست که آدم رو بدبخت می کنه! بیست و یک خیلی خوبه ... 21 بیاری بردی! اون 20 و 22 اِ که آدم بدبخت می شه! .... القصه حکایت این دفتر و نویسنده اش حکم این داستان را دارد. باقی باشد برای آن ها که می باشند.

 Majid | 3:13 PM 


Comments:
گنجشک ها خوشحالم کردند. خیلی
 
Salam,men nemidounam koja mitounestam ba shoma hamkelas basham, nam o chehre toun ham baram ashena nist,sai kardam baratoun e-mail beferestam amma movaffagh nashodam.
be har hal hala az ashnaitoun khosh-halam.
Shakhatai
 
Post a Comment




Someone who isn`t like Anyone

شعرهاي محمـد مجيـد ضرغـامي
فرستادن نظرات

آرشيو

...........

با عرض پوزش - :
هرگونه برداشت مطالب اين وبلاگ به هر شكل از اشكال جهت چاپ و انتشار بدون اجازه كتبي صاحب وبلاگ ممنوع است و استفاده اشعار و مطالب در وبلاگ هاو سايت ها با آوردن نام صاحب وبلاگ و گذاشتن لينك اين وبلاگ مجاز است

...........


تورا بخير و ما را بال ِ سنجاقك




(اسم اين كتاب)
(سلطنت ارديبهشت نيست)
شعر و طرح هاي محمد مجيد ضـرغامي
....
مجموعه شعرهاي در دست نشر:
من و گنجشك هاي طبقه ي هفتم برج سفيد / دور دنيا در هشتاد شعر / ( آ ) ي با كلاه / عبور از جهان هاي ذهني

...........



موسسه فرهنگی هنری اهورا


( کانون تبلیغاتی اهورا )

مبتكر باز توليد آثار و تصاوير شاعران كهن و مدرن ايران در قالب پوستر، كارت پستال و تقويم براي اولين بار در ايران
.........................





انتشارات سرزمين اهورايي


ناشر كتاب هاي نفيس، هنري،
ديوان اشعار و كتاب هاي ايرانشناسي، تخت جمشيد و ...


دفتر مركزي:
22866858-22866859-
مرکز پخش:22882011
فروشگاه تجريش:
22720409



..........................




منتخب مصاحبه ها و مقالاتم در مطبوعات:
......

لطفن از حراج شاعر دست بردارید!
( به بهانه حراج وسایل شخصی احمد شاملو توسط فرزند ذکور) - نشریه رویش



ليسبون آخر دنيا است - روزنامه شرق


روزنامه همشهري - چفت و بستي براي بازار آشفته ي مواد فرهنگي


بسوي بيداري علمي - فرهنگي
مجدد آفريقا

ورود ديسکهاي نوري در عصر انفجار اطلاعات

نمايشگاه بين المللي کتاب تهران
در نيمه ي راه!؟

گفتگوئي با خانم «رزا بردي گالييه وا »
قزاقستان چه خبر !؟

به بهانه نمايشگاه کتاب کودکان آفريقائي
سلام بر نايروبي

کتابخانه ي مرکزي دانشگاه تهران
کدام مرکز اسناد !؟

ديروز و امروز حسينيه ارشاد

صداي پاي آب يا غرش سيلاب !؟

از پيروزي تا شيکاگو !
گفتگوئي با« داوود رشيدي »

حرفهائي از صميم دل
گفتگوئي با« خسرو شکيبائي»


دين يا دنيا
گفتگو با« عليرضا خمسه »

درد دلهاي يک هنرمند
گفتگو با «امين تارخ»

گفتگو باخانواده ي « حميد عليدوستي »

پاي درد دلهاي « محمود معمار »



* * *



دوستان


***
سايتهائی که می بينم :
.....
دکتر علی شريعتی
بنياد شريعتی
احمد شاملو
غلامحسين غريب و خروس‌جنگي
يدالله رويائي
صمد بهرنگی
پرويز شاپور
فروغ فرخزاد
عباس معروفی
کلاغ
ماني ها
دیگران
رضا قاسمی ( دوات )
کاپوچينو
آينه
پندار
مشاهير
گلستان
دوهفته نامه فروغ
دريچه
کتاب هفته
بزرگان ايران در جهان


***
















خارج از برنامه:

حافظه ي حجم
و پاسخ به تهي بودگي
( نامه ي سيد علي صالحي
به يد الله رويايي )

"اهورا"


هي................جو!

به بهانه ي روز شعر و ادبيات فارسي

در سرزمين قد كوتاهان

……………………… حرف هايي به بهانه ي تئاتر " من از كجا عشق از كجا "فروغ فرخزاد به روايت و كارگرداني پري صابري – تئاتر شهر آبان و آذر83


ماهي سياه كوچولو - خروس جنگي و يادي از سيروس طاهباز

1383 هنر نزد ايرانيان است و بس ! - حرفهائي به بهانه ي ( ادبيات داستاني در وب ) نشست حاشيه اي جشنواره وب

من دلم سخت گرفته است از اين ميهمانخانه ي مهمان كش روزش تاريك

فروغ فرخزاد از زاويه اي ديگر

مسيحا برزگر،دارينوش و سگ کشي

مدرن، پسامدرن و ساختارشکني

از ماست که بر ماست

احمد رضا احمدي،چلچراغ وکارنامه

شمس پرنده نبود ( به بهانه نمايش شمس پرنده خانم پري صابري









AHOORACARD
AHOORA - Yahoogroup
AHOORA - Orkut
AHOORA - Fotopages
AHOORA - Fliker





































Free counter